Stephen Staley

"جیمز هوک"، پس از کشتن "جان دارلینگ" و از دست دادن دستش در مبارزه با "پیتر پن"، به دنبال انتقام از "لیلی"، دختر "پیتر" و "وندی"، است. این خشونت تا زمان ازدواج "هوک" با "وندی دارلینگ" ادامه پیدا می‌کند.

در شهری ساحلی، مخلوق هیولایی دکتر روپرت که شب‌هنگام در پی جمع‌آوری اعضای بدن برای مقاصد شوم خود است، باعث ایجاد هرج و مرج می‌شود. هیچ‌کس در امنیت نیست.

گروهی شکارچی حرفه‌ای در مأموریتی مخفی به کوهستان‌های اطراف یک مرکز تحقیقات تسلیحاتی فرستاده می‌شوند. آن‌ها در آنجا متوجه حقیقت وحشتناکی می‌شوند، زیرا تمام منطقه با صدای جیغ و فریاد پر شده است.

نامادری و خواهران ناتنی سیندرلا با رفتارهای ظالمانه خود، او را به ستوه می‌آورند. سیندرلا که دیگر تاب این آزارها را ندارد، با کمک جادوی پری‌وارسه، انتقام سختی از آنها می‌گیرد.

گروهی از زندانیان شرط می بندند که با شرکت در یک بازی گربه و موش با یک مار جهش یافته غول پیکر، مدت محکومیت خود را کاهش دهند...

یک خبرنگار کشف می کند که در یک هتل بدنام همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست...

یک زوج متاهل در یک اقامتگاه ، با چالش‌های سختی روبرو می‌شوند که عشق آنها را به خطر می‌اندازد...

حسابدار یک گروه اوباش باید در حالی که توسط دزدان مسلح تعقیب می شود از گردباد آتش فرار کند...

از وقایع فیلم اول یک سال گذشته است و بازماندگان قصد دارند اردوگاه را دوباره باز کنند. اما چیزی شوم در کمین است. همه چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست.

لیزا و چارلی برای عروسی خود در عمارت تودور آماده می شوند. اما یک تمساح عصبانی در کمین است و مصمم است که روز بزرگ آنها را خراب کند...

یک خانواده توسط یک شیطان کریسمس به نام جک فراست مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد و باید اسرار تاریک خانواده خود را که دلیل نفرین شدن آن‌هاست، کشف کنند. در این کریسمس، جک برای گرفتن انتقام از بازماندگان خاندان از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد.

در سال 2030، در طول جنگ جهانی سوم، گروه کوچکی از بازماندگان که در یک پناهگاه هستند. دو سال بعد آنها باید برای یافتن وسایل جدید از آنجا خارج شوند، اما شکارچیان دایناسور از آنها استقبال می کنند...

چیزی بیدار شده است و گروهی از غریبه ها باید قبل از اینکه هیولاهای ماقبل تاریخ و دیگر موجودات مرگبار سیاره را پس بگیرند، با یکدیگر همکاری کنند...