دوستان دوران راهنمایی شیزوکو سوکیشیما و سیجی آماساوا عهد می کنند که به رویاهای خود برسند. ده سال بعد، شیزوکو از رویای رمان نویس شدن دست کشیده و به عنوان ویراستار برای یک شرکت انتشاراتی کار می کند. سیجی در خارج از کشور است و همچنان رویای خود را دنبال می کند...
آکیرا تاچیبانا، دانشآموز دبیرستانی با لحنی آرام و ملایم، عضو سابق باشگاه دوومیدانی بود. او که به صورت پارهوقت در یک رستوران کار میکند، به طور غیرقابلتوضیحی عاشق مدیر خود، مردی 45 ساله و مطلقه میشود...
فیلم Yurigokoro اقتباسی از یک رمان با هیمن نام به نویسندگی Mahokaru Numata هست که در سال 2011 منتشر شد، پدر خانواده بر اثر سرطان فوت میکند و دفترچه خاطراتی مرموز از او به جا میماند که خانواده را درگیر چالش هایی برای پیگیری مطالب آن میکند...
“آماندا” در چهارده سالگی ازدواج کرده و در پانزده سالگی آواره خیابانها می شود. او از طرف همه مردهایی که با آنها ارتباط برقرار می کند مورد آزار و سوء استفاده قرار می گیرد، مرتکب قتل شده و پیش از تولد شانزده سالگی اش متهم به مرگ می شود و…
در ژاپن باندهای خیابانی جناح های مخالفی را تشکیل می دهند که در مجموع به آنها قبایل توکیو می گویند. مررا ، رهبر قبیله وو رونز از خط عبور می کند تا کل توکیو را فتح کند و جنگ آغاز می شود...
"ارن" با کمک با دوستانش سعی میکنند غول بزرگی که به شهرشان حمله کرده است را برای همیشه نابود کنند، اما این غول عظیم الجثه حال از قدرت و یاران بیشتری برخوردار است که این کار را برای نابودی شهر تایتان آسان تر می کند و...
یک صد سال پیش از شروع داستان, غولهای عظیمی شبیه به انسانها با پدیدار شدنشان شروع به خوردن انسانها و در نتیجه از بین رفتن بسیاری ازتمدنها میشوند. انسانها نیز برای جلوگیری از این کشتار تیتانها سه دیوار دایرهای شکل عظیم ساخته و خود را در بین این دیوارها زندانی کردند. انسانها به مدت صدسال در صلح و آرامش بین این دیوارها زندگی میکنند تا اینکه روزی ناگهان تیتانی بلندتر از دیوار اول (ماریا) پدیدار شده و با ایجاد سوراخی باعث عبور سایر غولها به داخل منطقهی زراعی انسانها میشود. نتیجهی این حملهی ناگهانی غولها مشخص است. انسانها با از دست دادن منطقهی وسیعی از قلمرو جدید خود وارد دورانی سخت به همراه قحطی میشوند. داستان این فیلم در رابطه با دو خواهر و برادر ناتنی به نامهای "ارن ییگر"( هاروما میورا) و خواهر ناتنی او "میکاسا آکرمن" (کیکو میزوها) است که بعد ازسقوط دیوار اول با سختیهای بسیاری روبرو میشوند و آخرین امید های بشریت برای ادامه زندگی می باشند ...
این فیلم داستان دو سرباز به نامهای لی ژین و وانگ کی را در اولین تجربه میدان جنگشان علیه مهاجمان ژائو و گذشته مرموز فرمانده آنها، یینگ ژنگ، روایت میکند...