Hiroki Hasegawa

داستان در سال 1924 می‌گذرد و در مرکزش یوری است که به عنوان یک جاسوس 57 نفر را به قتل رسانده و پنهان شده است. او با یک یتیم ملاقات می‌کند که خانواده‌اش توسط قاتلان ناشناخته کشته شده و او کلید یافتن مقدار زیادی پول را دارد که ارتش ژاپن اعلام کرده است گم شده است. اما...

یک استاد دانشگاه میانسال با اکراه تصمیم می گیرد با ترس از آب و ناتوانی اش در شنا روبرو شود...

یک هیولای غول پیکر بصورت ناگهانی در ژاپن ظاهر میشود و شهر را به آشوب میکشد...

تاما (مگی کادواکی) که به تازگی فارغ التحصیل شده است. تصمیم میگیرد با دوست پسر خود تاکویا (ماساکی سودا) زندگی کند. او تحت تاثیر سخنرانی سوفی کال یک نویسنده فرانسوی قرار میگیرد که باعث می شود ...

یاکوزا و دختر مدرسه ای ، هوشی ایزومی در نظر دارد که به یک دانشجوی منظم تبدیل شود و یک بار دیگر دوره های انتقام خونین بر کسانی که باعث قتل رئیس سابق یاکوزا شده اند را بگذراند. زمانی که یک همکلاسی از شرایط مربوط به مواد مخدر می میرد. ایزومی مجبور میشوذکه دوباره مسلسل ترسیم کند و آموزش آن را در یک کادر از بازرگانان ناخوشایند، سیاستمداران و یاکوزا به انجام برساند.

یک کارگاه تنها وقتی متوجه می شود دختری به طرز مرموزی به قتل رسیده تصمیم می گیرد در شهر به دنبال سرنخ هایی درباره علت مرگ این دختر بگردد و بعد از مدتی به یک تبه کار خطرناک می رسد و..

"ارن" با کمک با دوستانش سعی میکنند غول بزرگی که به شهرشان حمله کرده است را برای همیشه نابود کنند، اما این غول عظیم الجثه حال از قدرت و یاران بیشتری برخوردار است که این کار را برای نابودی شهر تایتان آسان تر می کند و...

یک صد سال پیش از شروع داستان, غول‌های عظیمی شبیه به انسان‌ها با پدیدار شدنشان شروع به خوردن انسان‌ها و در نتیجه از بین رفتن بسیاری ازتمدن‌ها می‌شوند. انسا‌ن‌ها نیز برای جلوگیری از این کشتار تیتان‌ها سه دیوار دایره‌ای شکل عظیم ساخته و خود را در بین این دیوارها زندانی کردند. انسان‌ها به مدت صدسال در صلح و آرامش بین این دیوارها زندگی می‌کنند تا اینکه روزی ناگهان تیتانی بلندتر از دیوار اول (ماریا)‌ پدیدار شده و با ایجاد سوراخی باعث عبور سایر غول‌ها به داخل منطقه‌ی زراعی انسان‌ها می‌شود. نتیجه‌ی این حمله‌ی ناگهانی غول‌ها مشخص است. انسان‌ها با از دست دادن منطقه‌ی وسیعی از قلمرو جدید خود وارد دورانی سخت به همراه قحطی می‌شوند. داستان این فیلم در رابطه با دو خواهر و برادر ناتنی به نام‌های "ارن ییگر"( هاروما میورا) و خواهر ناتنی او "میکاسا آکرمن" (کیکو میزوها) است که بعد ازسقوط دیوار اول با سختی‌های بسیاری روبرو می‌شوند و آخرین امید های بشریت برای ادامه زندگی می باشند ...

  در تابستان سال 2015 در توکیو، ژاپن. ریویچی رویای تبدیل شدن به پانک راک را در سر دارد . اما حالا در یک شرکت فروش ادوات موسیقی کار میکند . ریویچی عاشق یوکو است ولی نمیتونه عشقش به یوکو رو بیان کنه و...

   داستان این فیلم زندگی چند هم اتاقی که در یک چتر دریایی هستند را روایت می کند...

ک گروه فیلم ساز در حال تهیه فیلم جدیدشان با گروهی از یاکوزا برخورد می کنند و …

داستان 5 سال پس از پایان سریال درام NHK "Second Virgin"، ناکامورا روئی به کوالالامپور، مالزی منتقل می شود در حالی که هنوز از سوزوکی ماری مراقبت می کند....

در سال هزار و هشتصد و پنجاه وپنج میلادی دایی مایو (عنوان اشرافی ومورثی زمین سالاران بزرگ در ژاپن) برای ارزیابی میزان توانمندی افرادش برای مقابله با نیروهای تازه ورود آمریکایی، آنها را عازم ماراتونی خسته کننده و نفسگیر میکند. شوگان (فرمانداران موروثی ژاپن) بی اطلاع از نیت واقعی او تعدادی آدمکش را راهی منطقه میکند.

سه بیگانه برای آماده شدن برای تهاجم دسته جمعی به زمین سفر می کنند و بدن انسان ها را در اختیار می گیرند...

در دنیایی که جادو واقعیت دارد، دو خواهر و برادر به نام‌های تاتسویا و میوکی شیبا برای تحصیل در دبیرستان جادو ثبت نام می‌کنند. ورود آنها به دانشکده، آرامش این مکان را برهم می‌زند.

داستان اینوگاشیرا گورو، مردی که به صورت خصوصی یک تجارت خشکبار وارداتی را اداره می‌کند، را دنبال می‌کند. در اوقات فراغت خود بین کار، به مغازه‌های مختلف می‌رود و غذاهای آنها را می‌چشد. مانگای این داستان به این نکته توجه دارد که مغازه‌هایی که در آن ظاهر می‌شوند، همه مغازه‌های واقعی هستند که برای عموم مردم در نظر گرفته شده‌اند. این درام نیز این روح را حفظ خواهد کرد. در این درام، شخصیت منزوی گورو بسیار کم حرف می‌زند و تمرکز بر شخصیت او در حالی است که غذاهای مختلف می‌خورد.

“یوریکو یاباشیتو” (Yabushita Yoriko) یک کارشناس اقتصاد هستش و 29 سالشه و مدرک کارشناسی ارشدش رو از دانشگاه توکیو گرفته و و کارش در زمینه تحقیقات اقتصاد کلان هست .اون تو کارش سفت و سخته قصد داره تو 30 سالگیش تو ی آژانس همسریابی برای خودش ی شریک زندگی پیدا کنه تانیگوچی هم یک مرد بیکار و وابسته به مادرش . تانیگو هم تصمیم میگیره که تو همون دفتر همسریابی ای که یوریکا ثبت نام کرده ثبت نام کنه که بتوونه ی همسر ثروتمند پیدا کنه و...