در سن 20 سالگی، مارتین خانهاش را ترک کرده و به پاریس میرود، جایی که او خوشبختانه تبدیل به یک مدل میشود. او با الیس دوست برادرش آشنا شده و عاشق او میشود. آنها...
هر تعطیلات "مارسل" و خانواده اش به کلبه خود در پروونس می روند.او تپه های این ناحیه را دوست دارد.پیش از رسیدن به کلبه آنها نزدیک به پنج مایل پیاده روی دارند.با کمک یکی از دوستان پدرشان که معلم است،آنها می توانند با میانبری از حیاط یک خانواده عجیب و وارد شدن به یک کانال راه خود را کوتاه کنند و...
راسل پسری است کودکی خود را تابستان ها در خانه ای در یکی از روستاهای فرانسه سپری میکرده است . حال او بزرگ شده و در حال تعریف کردن خاطرات خود از آن دوران است .
پاريس، قرن هفدهم. «سيرانو دوبرژراک» (دوپارديو)، شاعر و فيلسوفي است که دماغ بسيار بزرگي دارد و به همين دليل نمي تواند علاقه اش را به دختر عمويش، «روکسان» (بروشه) ابراز کند.«کريستيان» (پرز) هم که به «روکسان»علاقه دارد، از «سيرانو» مي خواهد تا از طرف او براي «روکسان» نامه هايي عاشقانه بنويسد...
آنتوان دوینل در حیاط بیرون آپارتمانش مشغول کار با گل های در حال مرگ است. او با کریستین که باردار است ازدواج کرده است از آن طرف او با یک زن ژاپنی رابطه دارد و ازدواج او را به خطر می اندازد...
دو فرد بی خانمان در سفری از کشور فرانسه به اسپانیا می روند. در بین مسیر آنها برای تهیه غذا التماس می کنند و از طرفی با تعصبات مسیحی عجیبی مواجه می شوند ...
«الکساندر»، کشاورز جوان و درستکاری که زیر بار زن ستمگری خم شده بود، روز و شب در مزرعه کار میکرد. اما مرگ ناگهانی همسرش در تصادف، برای او حکم رهایی یافت...
یک دلال ثروتمند آثار هنری یک خالکوبی را روی بدن یک مرد به نام لوگران میبیند و آن را به دو دلال آمریکایی میفروشد. اما بعد از فروش، او باید سعی کند تا خالکوبی را از بدن لوگران بردارد...