آدام، پسر 14 سالهای، به دنبال پدر خود میگردد. او نامهای با لیست نامها و آدرسها پیدا میکند و به سراسر کشور سفر میکند تا با مردانی که میتوانند پدرش باشند ملاقات کند...
سالی راننده کامیونی است که برای نجات جان برادرش با قاچاق محموله های غیرقانونی - دختری به نام لیلا - موافقت می کند. در حالی که آنها سفری پرخطر را در میان خطوط ایالتی آغاز می کنند، یک مامور سرسخت FBI به دنبال آنها می رود و مصمم است هر کاری که لازم است برای پایان دادن به عملیات قاچاق انسان انجام دهد...
کیت و هامفری به همراه ۳ توله ای که دارند، در کنار هم با شادمانی برای جشن گرفتن اولین زمستان زندگی مشترکشان آماده می شوند. اما در همین زمان، یکی از توله هایشان به طرز مرموزی ناپدید می شود…
مستندی در مورد مؤسسه ججون، یک پدیده شگفتانگیز سانفرانسیسکو که در آن 10000 نفر بدون اینکه کاملاً متوجه شوند برای چه چیزی ثبتنام کردهاند، «القایی» شدند...
الیوت ریچارد(برندن فریزر) برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش حاضر است هرکاری بکند ناگهان او باپیشنهادی از سوی شر(الیزابت هارلی ) روبرو میشود که میتواند اورا به آرزویش برساند . اما بازهم او در راه رسیدن به مقصود بامشکل مواجه است در نهایت اومجبور میشود بین خیر وشر یکی را انتخاب کند وبه تمایلات خود پاسخ منفی دهد
داستان این مستند در باره صعود گروهی از کوهنوردان بین المللی به قله اورست در بهار 1996 می باشد و به بررسی آماده سازی آنها، صعود به قله و بازگشت موفقشان می پردازد ...
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
Tell Me Your Secrets قصد دارد تا داستان سه شخصیت را روایت کند. هرکدام از این شخصیتها دارای گذشتهای مرموز و آزاردهنده هستند. اولین آن ها زن جوانی است که گذشتهی بسیار سخت و عجیبی را پشت سر گذاشته است. دومین آنها یک شکارچی است که از زندگی و یافت رستگاری کاملا نا امید شده است. سومین و آخرین نفر، مادری داغدار است که در صدد یافت ....