قاقا دابسون پسر جوانی است که با مشکلات مختلفی در زندگی خود روبرو است. او در مدرسه مورد آزار و اذیت همکلاسی و حتی معلمانش قرار دارد. مادرش به نام کتی با دکترایلیوت رابطه دارد که قاقا با او دشمن است. همچنین دختری به نام آندری وجود دارد که به او علاقهمند است، اما به نظر نمیرسد که نظر او را جلب کند. تنها دوست قاقا پروفسرکرویکشانک است که همه او را یک شخص عجیب و غریب میدانند. پس از سرگردان شدن در یک معدن خالی، قاقا چیز عجیب و غریبی را پیدا میکند...
کول فرد شروری است که قرار است در یک سفینه ی فضایی بسیار دور اعدام شود. او موفق می شود با استفاده از یک شاتل فضایی فرار کند و به جنگلی در آمریکا راه می یابد. فرمانده ی این سفینه ی فضایی تصمیم می گیرد الیناتور را به سراغش بفرستد و به هر قیمتی که شده است کول را نابود کند...
هنگامی که یک موجود غاری انسان خوار با ثروت در الماسهای تراش خورده به دور گردن خود ظاهر می شود ، دختر دکتر چمبرز ، دنا ، ماجراجویان C & C Salvage را استخدام می کند تا منبع زیرزمینی ...
یک ماهواره ی آمریکایی که حامل یک سلاح جدید بیولوژیکی است، از کنترل خارج شده و در ایالات متحده سقوط می کند. یک هیولای نفرت انگیز موفق می شود فرار کند و تمام کسانی که بر سر راهش قرار گیرند را به قتل می رساند. ستوان مک لمور ماموریت گرفته است که این ماشین کشت و کشتار را متوقف کند...
دانشمندی از میکروب ها در آزمایشات استفاده می کند اما قبل از پایان کار می میرد. یک بازیگر زن سالخورده به خود سرم تزریق می کند و باکتری او را به یک بیگانه حشره وحشتناک تبدیل می کند که منجر به یک مشکل ساییدگی در بین مخالفان او می شود.
برخورد یک شهاب سنگ به یک قایق خانگی در باتلاقهای نزدیک شهری جنوبی که یانکیها با لهجههای ساختگی دارند. افراد روی قایق خانگی تبدیل به زامبی هایی می شوند که از تمساح های موجود در باتلاق تغذیه می کنند. هنگامی که تمساح آنها تمام شد، شروع به رفتن به دنبال شهروندان می کنند. یک دانشمند محلی سعی می کند بفهمد که وقتی مردم شروع به ناپدید شدن می کنند چه اتفاقی می افتد.
تنها پس از 6 ماه دوستی ، استفانی و بن نامزد می کنند و از به اشتراک گذاشتن خبرشان خوشحال می شوند. با این حال ، هنگامی که والدین استفانی از اینکه آنها خیلی تند پیش رفته اند، ابراز نگرانی می کنند ، آنها به راهی برخورد می کنند که ...
یک مادر و دختر برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به یک اردوی رفتینگ (قایقسواری در آبهای خروشان) میروند، اما در طول مسیر با سه زندانی فراری روبهرو میشوند.
شاهزاده جک که برای جشن کریسمس خانوادگی سالیانه به نیویورک آمده , برای برگزاری شام به یک آشپز خوب احتیاج دارد و برای همین با سرآشپزی بنام جسیکا آشنا میشود و ...