جکسن، یک کارآگاه خصوصی، برای پیدا کردن یک ستاره موسیقی گمشده به نام جاهاری استخدام میشود. او متوجه میشود که گم شدن جاهاری بخشی از یک توطئه بزرگ است و باید به گذشته خودش و اطرافیانش شک کند.
داستان فیلم درباره فردی به نام هنری است که بعد از مرگ همسرش بر اثر تصادف رانندگی قصد دارد تا به میلی دختری بی خانمان کمک کند تا قایقی برای پیمایش اقیانوس اطلس بسازد …
بیتل یک انزوا طلب دمدمی مزاج است که حاضر نیست با قوانین جامعه کار کند.شغل او ترور است و حتی یک مشتری ویژه که مدت زیادی است با او کار می کند.تنها تماس انسانی او با روانپزشک و یک رقاص است و…
ست و یونس دوقلوهایی هستند با توانایی خطرناک که میتوانند اجسام را بوسیله ارواح حرکت دهند ! اتفاقاتی مانند مرگ همکلاسیان این دو به طرز وحشتناکی رخ می دهد که آنها خود را مسئول می بینند و باید کاری کنند …
درن شان، پسر نوجوانی است که برخلاف میلش و برای نجات جان دوستش مجبور به انجام کاری می شود که زندگی اش را به کلی تغییر می دهد. و آن کار چیزی نیست جز، تبدیل شدن به یک خون آشام!
یک خبرنگار مشهور تلویزیونی و همکار فیلمبردارش به برادوی سفر می کنند که بتوانند از کروکدیل غول پیکر و افسانه ای که اخیرا به چند نفر حمله کرده گزارش تهیه کنند ولی به محض ورود به آنجا کارهایشان درست پیش نمی رود و با افراد محلی درگیر می شوند و …
مخترعی از قرن نوزدهم به امید اینکه بتواند حوادث گذشته را تغییر دهد به 800هزار سال بعد در آینده سفر میکند. او در میابد که نژاد انسانها به دو دسته در حال مبارزه تقسیم شده است...
داستان فیلم درباره یک دانشجوی دانشکده افسری آتش نشانی و ۲ استاد دانشگاه و یکی از محققین دولت هست که روی پرونده موجودات فضایی که بر اثر برخورد یه شهاب سنگ روی زمین بوجود میایند، کار میکنند و …
جو و گیلی قرار می گذارند. آنها متوجه می شوند که خواهر و برادر هستند. جو دور می شود. گیلی متوجه می شود که او برادر جو نیست و جو در حال ازدواج است. آیا او می تواند عروسی را به موقع متوقف کند؟...
الیوت ریچارد(برندن فریزر) برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش حاضر است هرکاری بکند ناگهان او باپیشنهادی از سوی شر(الیزابت هارلی ) روبرو میشود که میتواند اورا به آرزویش برساند . اما بازهم او در راه رسیدن به مقصود بامشکل مواجه است در نهایت اومجبور میشود بین خیر وشر یکی را انتخاب کند وبه تمایلات خود پاسخ منفی دهد
کازینوی زیرزمینی خانواده دانکن در نیواورلئان پس از مرگ برادر رئیس رقیب در آنجا، خود را درگیر جنگ می بیند. مالک بیگ شرلی از ترس، پسرش را می فرستد، اما او به نیویورک سفر می کند تا در عوض از سندیکای جنایی دانکن کمک بگیرد.
ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...
داستان زندگی یک پسر سیاه پوست ۱۳ ساله آمریکایی است که در محله بروکلین نیویورک زندگی میکند. داستان این سریال بر اساس زندگی واقعی "کریس راک" کمدین معروف آمریکایی نوشته شده است. "کریس" نوجوانی است با کلکسیونی از آرزوها و رویاها که بایستی از بردار کوچکتر خود مراقبت کند چرا که پدر و مادر او در بخش اورژانس کار میکنند.او می کوشد تا با وجود همه مشکلات دنیای خود را بسازد. در کنار او دوستان دیگری هم هستند که گاه در پیشبرد رویاهای دیوانه وار "کریس" به او کمک می کنند و گاه مزاحم پیشرفتش می شوند. داستان سریال خطی و ساده همراه با طنز ویژه سیاهان است. این سریال محصول سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ است و توانست با امتیاز ۸٫۱ به کار خود پایان دهد.
بعد از مرگ “Ichabod Crane” در حین یکی از ماموریتهای ژنرال جرج واشنگتن در سال ۱۷۸۰، در سال ۲۰۱۳ از مرگ بر میگردد و بیدار میشود، وی تنها فردی نیست که از مرگ برگشته، مرد اسبسوار بیسر، که توسط “Ichabod Crane” سر وی از تنش جدا شده بود به زمان حال بر میگردد و شروع می:کند به قتلهای شبانه، حال “Ichabod” بایستی با کلانتر “ابی میلز” همکاری کند و...
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...