تولد : August 17, 1943 در New York City, New York, USA
جوایز : برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 48 جایزه و نامزد دریافت 83 جایزه دیگر.
رابرت دِ نیرو (به انگلیسی: Robert De Niro) (زادهٔ ۱۷ اوت ۱۹۴۳) بازیگر، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی است. از اولین فیلمهای خوب وی میتوان به فیلم خیابانهای پایین شهر اشاره نمود. بعد از عدم موفقیتش در دریافت نقش مایکل کورلئونه در فیلم پدرخوانده، نقش ویتو کورلئونه در قسمت دوم همین فیلم به وی داده شد. وی برنده جایزه اسکار بهترین نقش مکمل مرد بخاطر این نقشش شد.
همکاری وی با مارتین اسکورسیزی، کارگردان مشهور آمریکایی، از فیلم خیابانهای پایین شهر شروع شد و بعد از آن این دو چندین فیلم دیگر را نیز با کمک یکدیگر ساختند که از آن جمله میتوان به فیلم گاو خشمگین اشاره نمود، نقشی که رابرت بخاطر بازی در آن موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر شد. از دیگر فیلمهای این دو فیلمهایی همچون راننده تاکسی و تنگه وحشت است که بخاطر بازی در هردوی آنها وی نامزد دریافت جایزه اسکار شد. فیلم شکارچی گوزن نیز وی را نامزد دریافت جایزه اسکار نمود. کارگردان این فیلم، مایکل چیمینو بود.
رابرت د نیرو همچنین نامزدی دریافت چهار جایزه گولدن گلوب را بخاطر بازی در فیلمهای نیویورک، نیویورک (۱۹۷۷)، فرار نیمهشب (۱۹۸۸)، اینو ببین (۱۹۹۹) و ملاقات با والدین (۲۰۰۰) شد. در سمت کارگردانی نیز اثری همچون چوپان خوب از وی وجود دارد.
رابرت دِنیرو به عنوان یکی از بزرگترین و استثناییترین بازیگران تاریخ سینما شناخته میشود. وی تاکنون در بیش از نود فیلم در طول دوران فعالیتش ظاهر شد. وی در ماه می سال ۲۰۱۵ به عنوان بزرگترین بازیگر تاریخ سینما برگزیده شد.
دهه ی ۱۹۶۰، محله ی ایتالیایی نشین در منطقه ی برانکس نیویورک. پسر بچه ای به نام «کالوجرو» (کاپرا) هم راه با خانواده اش در همسایگی نوشگاهی زندگی می کند که پاتوق «سانی» (پالمینتری) و دارو دسته ی مافیایی اش است؛ همان جایی که «لورنزو» (دنیرو)، پدر «کالوجرو» هشدارش داده که آن طرف ها نپلکد…
يوتا، سال 1957. «کارولاين وولف» (بارکين)، زني تنگدست و مطلقه، همراه با پسرش، «توبي» (دي کاپريو) براي امرار معاش امريکا را زير پا مي گذارند. وقتي کوشش هايش به جايي نمي رسد، با «دوايت هنسن» (دنيرو)، مردي ظاهرا مهربان و زيادي رمانتيک ازدواج مي کند. اما «دوايت» مردي مستبد از کار در مي آيد که مدام با «توبي» دعوا دارد...
وین دوبی عکاس خجالتی پلیس, جان رئیس گروه های مافیایی را نجات می دهد.میلو که اصرار دارد دوست او شود, همراهی گلوری یکی از کارمندانش را به او پیشنهاد می کند. وین در وضعیت سختی گرفتار می شود و ...
داستان در مورد فیلمنامه نویسی است که یکی از نوشته هایش مورد علاقه یک تهیه کننده قرار گرفته و جستجو برای بدست آوردن منابع مالی آغاز می شود. اما به نظر می رسد همه سرمایه گذاران معشوقه ای پنهان دارند که می خواهند در فیلم بازی کند و...
«ماکس کيدي» (دنيرو) چهارده سال پيش به خاطر آزار و اذيت دختري شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادي، براي انتقام سراغ «سام بودن» (نولتي)، وکيل دادگستري، مي رود...
«استيون» (راسل) و «برايان مکافري» (بالدوين)، پسران يک آتش نشان شيکاگويي هستند که هنگام انجام وظيفه جانش را از دست داده است. «استيون» معتقد است «برايان» نمي داند که براي ماندن در اين حرفه، چه زحمت ها بايد کشيد و چه جان فشاني ها بايدکرد. «برايان» را به بخشي «بي خطر» انتقال مي دهند و مأمور مي شود به مأمور تحقيق اداره، «دانلد ريمگيل» (دنيرو) که سعي دارد از چند و چون يک سلسله آتش سوزي سر در بياورد، کمک کند...
"دیوید مریل" کارگردانی در دهه 195 هالیوود،پس از فیلمبرداری در فرانسه به خانه باز می گردد اما متوجه می شود به جرم شرکت در فعالیتهای ضد آمریکایی توسط مجلس نمایندگان مورد بازجویی قرار گرفته و تا زمانی که بیگناهی اش اثبات نشود نمی تواند کار کند و...
سال ۱۹۶۹، «دکتر مالکوم سیر» ، مدیر بیمارستان بین بریج را متقاعد می کند تا اجازه بدهد او داروی لوو دوپا را که در درمان پارکینسن مؤثر بوده روی «لنرد لووه» که از کودکی به تدریج کنترل حرکاتش را از دست داده و دچار کاتاتونیا شده، امتحان کند. «لنرد» تحت تأثیر لوو دوپا آرام آرام قدرت حرکت و تکلمش را دوباره به دست می آورد…
هنری کودکی است که دلش می خواهد گانگستر شود و برایش گانگستر شدن مهم تر از رئیس جمهور آمریکا شدن است. او عاشق زندگی پر زرق و برق، اتومبیل های شیک و گران قیمت و قدرت و نفوذ گانگسترهاست. هنری کارش را به عنوان پادو شروع میکند اما علیرغم ریشه ایرلندی اش به تدریج پلکان قدرت را در خانواده مافیایی ایتالیایی تبار نیویورک طی میکند. او به همراه جیمی و تامی، دوستان دیگر گانگسترش، حلقه کوچک صمیمانه ای تشکیل میدهند که هیچ غریبه ای اجازه ورود به آن را ندارد...
“بابی” قاتلی روان پریش و زندانی ایالتی نزدیک مرز کانادا که قرار است اعدام شود؛ او دو تبهکار خرده پا به نام های “ند” و “جیم” را مجبور می کند تا برای فرار از زندان به او کمک کنند. بعدتر در شهری کوچک آن دو به جای دو کشیش اشتباه گرفته می شوند…
یک کهنه سرباز ویتنام که به همراه خواهر خود زندگی می کند، دچار اختلافاتی با او می شود.خواهرش وارد رابطه عاشقانه با یکی از همرزمانش می شود.این اتفاق یادآور نبردی خونین برای او است و...
«جک والش» (رابرت دنیرو) استخدام شده تا یک حسابدار مافیا بنام «جاناتان ماردوکاس» (چارلز گرودین) را دستگیر کند. پلیس فدرال در گرفتن رد جاناتان درمانده است، اما جک براحتی او را می یابد و اکنون باید او را از نیو یورک به لس آنجلس ببرد تا ۱۰۰ هزار دلار دستمزدش را بگیرد. از طرفی پلیس فدرال و مافیا نیز به دنبال این حسابدار هستند و همین مساله کار جک را کمی مشکل می کند…
یک بازپرس خصوصی توسط فردی استخدام می شود که خود را لوئیس سایفر می نامد تا خواننده ای به نام جانی فورویت را پیدا کند. اما تحقیقات به نوبه خود غیر منتظره و غم انگیز انجام می شود.
آمريکاي جنوبي، دهه ي 1750. يک کشيش ژزوييت به نام «گابريل» (آيرونز) وارد جنگلي بالاي آبشارهاي ايگو آتسو مي شود و به سرخ پوستان گوآراني بر مي خورد که قبل تر يکي از همکاران او را کشته اند. با اين حال قرارگاه هيأت مبلغان مذهبي سان کارلوس را راه مي اندازد...
در حین خرید برای کریسمس، «فرانک» (دنیرو) و «مالی» (استریپ) به هم علاقه مند می شوند. این برخورد کوتاه شروعی است برای تغییر بزرگی در زندگی هردوی آن ها...
«روپرت پاپکين» (دنيرو) براي رسيدن به آرزويش که تبديل شدن به يک کمدين تلويزيوني است، هر راهي را براي نزديک شدن به بت خويش، «جري لانگ فورد» (لوييس) را مي آزمايد. تا اين که سرانجام به کمک يکي ديگر از علاقه مندان برنامه هاي «جري» به نام «ماشا» (برنهارد)، او را مي ربايد...
زندگیهای متعدد مارتین اسکورسیزی را از طریق مصاحبههای صمیمانه با خود این مرد، دسترسی به آرشیو خصوصی او، به علاوه گفتگوهایی با رابرت دنیرو، لئوناردو دیکاپریو، مارگو رابی، دنیل دی-لوئیس، استیون اسپیلبرگ و موارد دیگر، کاوش کنید.
یک رئیس جمهور سابق ایالات متحده برای یافتن منبع یک حمله سایبری مرگبار از بازنشستگی فراخوانده می شود ، تنها برای کشف شبکه گسترده ای از دروغ ها و توطئه ها.