داستان فیلم در مورد دو مرد به نام های تام و هاک می باشد که دو مرد بالغ هستند ولی با این حال هنوز در رویای زمان بچگی اشان که پیدا کردن گنج است ، گیر کرده اند …
هنگامی که یک ستاره ی راگبی به طور ناگهانی تمام بیناییش را از دست می دهد، بین یک دوراهیِ سخت قرار می گیرد که آیا به زندگی معمولی و بی حاشیه برگردد یا دوباره راه ورزشی خود را ادامه دهد…
شخصیت اصلی این کارتون سنجابی به نام سارلی می باشد که از پارک تبعید می شود و مجبور است که در شهر زندگی کند و زنده بماند . خوش بختانه او با چیزی مواجهه می شود که می تواند زندگی او و تمامی اعضای پارک را نجات بدهد و فرصت مناسبی را در اختیار او قرار می دهد که در این بین با حوادث مختلفی مواجهه می شود که پیشنهاد می کنیم این انیمیشن زیبا را از دست ندهید .
وقتی که به "جیک" یک پنجهی میمون طلسم شده داده می شود، سه آرزو هم بهش اعطا می شود. اما پس از اینکه او ۲ آرزو را انجام میدهد و باعث میشود دوستش "کاب" تبدیل به یک مرده ی متحرک شود، "کاب" اون رو مجبور می کند تا آرزوی سوم را هم انجام دهد تا طلسم شکسته شود...
در شب یک پلیس به تعقیب مجرمیمیپردازد . اما اتفاقاتی میافتد که باعث تغییر عقیده اش میشود . دزد به سمت رستورانی میرود که در آن ساختمان افرادی برای خوردن شام جمع شده اند که به گروگانگیری و درگیری مسلحانه میانجامد …
"جیمز" قبل از رفتن به کالج تابستان را به تنهایی سپری می کند. فیلم از دید اول شخص روایت می شود و به ما دیدی از زندگی او و جلسات درمانی که به اصرار خانواده اش می رود، می دهد. ما درباره گذشته او و همچنین زندگی حال او اطلاعاتی کسب می کنیم...
« کنان وحشی صفت » همانطور که از نامش بر می آید ، درباره ی یک مرد قوی هیکل به نام کنان است که در بچگی پدرش را کشته اند و خانه شان را هم نابوده کرده بودند و حالا که او بزرگ شده ، قرار است به عنوان نماینده قبیله اش در برابر ظلم و ستم موجودات شیطانی بایستد و آنها را شکست داده تا قبیله اش به او افتخار کند...
بروکلین، سال 1975. دو برادر که به دنبال راهی برای بیرون آمدن از محلهی فقیرنشینشان هستند، تصمیم میگیرند در شب کنسرتِ گروه "رولینگ استونز"، به یک تئاتر محلی دستبرد بزنند...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...