رایان، یک پلیس جوان دست و پا چلفتی، مدام به هم تیمی هایش طعنه می زند. با این حال، او متوجه می شود که زمان کوتاهی برای زندگی دارد و این ممکن است آخرین فرصت او برای تبدیل شدن به یک قهرمان و در نتیجه تحت تاثیر قرار دادن شریک زندگی خود، استفانیه باشد...
عد از یک عمل جراحی پلاستیک ناموفق، یک بازیگر شبیهش را استخدام میکند تا در مجموعه جایگزین او شود . غافل از اینکه این خواهر دوقلوی اوست که حتی از وجودش خبر نداشت...
دِلفین و ایوان طلاق میگیرند. در حالی که وضعیت مالی ایوان به او اجازه نمیدهد خانهای پیدا کند، او به یاد میآورد که 20 درصد از خانه همسر سابقش را در اختیار دارد. سپس او به زندگی با دلفین - در 20 درصد سهم خود - باز میگردد. این دو زوج سابق، لذتهای همخانه شدن اجباری را کشف خواهند کرد...
شوالیه گودفروی دو مونتمیریل و سرپرست ژاکوئیل در سال 1793 گیر افتاده اند. هر دو با استفاده از حیله و تزویر برای رهایی از قید و بند خود ، در تلاش برای تغییر زمان خروج شرکت می کنند.
یک شوالیه ( ژان رنو ) و نوکرش ( کریستین کلاویر ) از قرون وسطی، توسط یک جادوگر دیوانه به زمان حال منتقل می شوند. اکنون تنها راه آن ها برای بازگشت به زمان خودشان، پیدا کردن یکی از نوادگان آن جادوگر است…
میشل بلان، ستاره مشهور سینمای فرانسوی (میشل بلان)، استرسزده ، از فشار و خواستههای شهرت از نظر جسمی و روحی فرسوده میشود. در حال حاضر در یک حالت ذهنی شکننده، اتفاقات عجیبی در اطراف او رخ می دهد و او به تدریج کنترل خود را از دست می دهد...
پل ناربونی دوران کودکی شاد خود را در الجزایر قبل از ترک کشور در سال 1954 به یاد می آورد. او با خانواده اش قبل از رسیدن به پاریس به مارسی می رسد. پدرش آلبرت که یک خواربارفروش است، باید با این کشور جدید سازگار شود...
هشت گردشگر که در یک تعطیلات با یکدیگر ملاقات کردند، برای یک سفر ماجراجویانه متحد می شوند. با این حال، همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود و گروه خود را در کوه های بلند گم می کنند...