«ژنرال کوسکوف» (کرابه) از مأموران اطلاعاتي روسيه، با کمک «جيمز باند» (دالتن) به غرب پناهنده مي شود تا اطلاعاتي را درباره ي عملکرد «ژنرال پوشکين» (ريس ديويز) از ديگر فرماندهان کا.گ.ب. لو بدهد. «کوسکوف» را گروهي ضربتي مي ربايند و «باند» در جست و جوي قضيه به خود او مظنون مي شود.
“ماریتن فالون” یکی از بمب گزاران ارتش جمهوریخواه ایرلند است که سعی دارد ماشین نیروهای مظامی را منفجر کند، اما اشتباهی یک اتوبوس مدرسه را منفجر می کند و...
"جورج" پس از رهایی از زندان به دنبال یک کار جدید می گیرد اما گذراندن مدت زیادی در زندان آوازه اش در دنیای زیرزمینی تبهکاران را کم کرده است.تنها کاری که او توانسته پیدا کند رانندگی برای "سیمون" دختری زیبا است که.....….
"نیک ریورز" خواننده خوش چهره راک اند رول آمریکایی است که در حین اجرای برنامه در آلمان شرقی عاشق زنی زیبا می شود و درگیر گروه مقاومت فرانسه برای نجات یک دانشمند می شود...
«راس وبستر» (وون)، غول تجارت قهوه، با استفاده از تکه اي کريپتونيک سعي مي کند «سوپر من» را نابود کند، اما فقط موفق مي شود شخصيت مثبت او را از بين ببرد. با اين همه سرانجام سوپرمن به خود مي آيد.
قتل مامور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، جیمز باند (مور) را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوسها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیرویهوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد...
نيويورک. «ميريام» (دونوو) و محبوبش، «جان» (بويي)، با کشتن آدم ها و نوشيدن خون آنان، مانع پيري و مرگ خود مي شوند («جان» در قرن هجدهم با «ميريام» آشنا شده و «ميريام» مصر باستان را به ياد مي آورد) با وجود اين، نشانه هاي پيري در «جان» نمودار مي شود.
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند…