مردی به نام "سوشیان دوبی" به همراه خانواده خود به تعطیلات می روند، صبح روز اولی که در تعطیلات هستند، همسر سوشیان متوجه می شود که فرزندشان مفقود شده و...
این فیلم داستان مردی به نام ایوان برچ را روایت میکند که یک مرد خانواده و پرفسوری عالی مقام و مورد احترام در یک کالج برجسته است که جذابیت و اعتبارش باعث شده تا کلاسهای فلسفهی او بسیار محبوب شوند. اما زمانی که یکی از شاگردان او به نام جویس گم میشود ، یک کارآگاه خشن پلیس به نام مالوی ، ایوان را به عنوان مضنون اصلی پروندهی گم شدن جویس معرفی میکند و برای اینکار خود دلایل قاطعی هم دارد و ...
استادی باهوش و شکاک به نام فیلیپ گودمن، زمانیکه به اشتباه پرونده هایی قدیمی را که درباره سه حادثه نامفهوم تسخیر ارواح هستند، پیدا می کند، وارد ماجرایی ترسناک می شود.
کایرا که در بروکلین نیویورک زندگی می کند، کارش را از دست می دهد و با درآمدی که مادر بیمارش دریافت می کند، زندگی سختی را سپری می کند. در گذر هفته ها و ماه ها، شرایطش بیش از پیش دشوار می شود؛ این مسئله او را به راهی خطرناک و نا مطمئن می کشاند که زندگیش را در معرض تهدید قرار می دهد…
در فیلم بی پایان،دو برادر به فرقه ای که چندین سال پیش فرار کرده بودند، دوباره به این نتیجه رسیدند که اعتقادات گروهی ممکن است منطقی تر از زمانی باشد که فکر می کردند…
داستان فیلم در مورد یک مامور مخفی می باشد که خودش را در یک زیر دریایی زندانی شده می بیند. او به کمک یک زندانی دیگر و همکار اماتورش، می بایست با زمان مسابقه دهد تا از آن جا فرار کند و مقصر اصلی این ماجرا را افشا کند…
یک مادر جوان به همراه نامزدش و پسر 8 ساله اش در یک متل زندگی میکند، آن ها یک خانواده موقت هستند تا اینکه با پیشنهاد زندگی جدید جایگزین روبرو میشوند و...
جوآن باتلر یک مبارز و جادوگر است که با تاکتیک های بی رحمانه و وحشی شناخته شده است. پس اینکه با همسایه اش که یک کارمند ساده است ارتباط برقرار میکند میفهمد که زندگی بیشت راز آنچه که او فکرش را میکرده است و....
لس آنجلس، سال ۱۹۴۷، به نظر همه جا آفتابیست اما در حقیقت دود باعث ایجاد مه میشود، مهی که نه فقط ریه ها بلکه چشم انسان ها را هم کور کرده به خصوص چشمان رونالد دریک که یک کارآگاه هست، شهر به دست پلیس فاسد اداره میشود و خوب و بد دیگر سیاه و سفید نیست
داستان سریال Mare of Easttown در خصوص کارآگاهی است که در یک شهر کوچک واقع در پنسیلوانیا زندگی میکند. این کارآگاه در مسیر زندگی خود چالشهای بسیاری را مشاهده میکند. از طرفی، او ملزم به حل کردن پروندهی قتلی میباشد و از طرفی دیگر، باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از فروپاشی زندگی خود انجام دهد ...
کوبایاشی سان یه خانوم تنهاست که توی یه آپارتمون یه زندگی کارمندی ساده و چرت و بی خودی داره. روزها همینطور در پی هم در میگذرند تا اینکه یهویی یکی ظاهر میشه که اصرار به زندگی کردن با اونُ داره! حالا این “یکی” چه مرگشه؟ چی میگه؟ ظاهرا کوبایاشی سانِ قصه ما جونشون رو نجات داده و ایشون هم قصد جبران این موهم رو دارند. “یکی” داستان ما هر کاری برای کوبایاشی سان از دستش بر میاد انجام میده ، ولی خب همه چیز طبق برنامه پیش نمیره… تا هنوز یادم نرفته بگم که همون “یکی” قصه ما هم یه تختهش کمه و هم یه اژدهاست که به شکل آدم در اومده! اینجاست که زندگی ساده و چرت خانوم ما دست خوش تغییراتی شگرف میشه…
شش کارآگاه مرموز که با هم هماهنگی بسیار خوبی دارند، وظیفه دارند تا رازهای ماورایی را در مدت زمان شش ساعت کشف کنند. آنها برای موفقیت در این ماموریت، باید از هوش و ذکاوت خود و همچنین همکاری تیمی بهره ببرند.
هر قسمت از این مستند روی یک سرآشپز معطوف خواهد بود و نگاه آنها به زندگی را برای شما به تصویر می کشد. استعدادی که انها دارند و شور و شوق آنها برای آشپزی، در این مستند پرداخته شده است و زندگی منحصربفرد آنها به تصویر کشیده خواهد شد.
دانش آموز دبیرستانی دو هو با پدرش که یک سالن ورزشی تکواندو را در یک منطقه روستایی اداره می کند زندگی می کند. یک روز، همتای شاد و باهوش او، جو یونگ، که آرزوی رفتن به دانشگاه با یک رشته تکواندو را دارد، از سئول می آید. با ورود او، شادی های کوچک و بزرگ شروع به پر کردن زندگی تاریک قبلی دو هو می کند. با این حال، فرهنگ ظالمانه ای که پدرش نماد آن است، در نهایت رابطه آنها را به هم می زند و پس از یک اتفاق غیرمنتظره، آنها را از هم جدا می کند، ده سال بعد دوباره به هم می رسند.
مین وو و سونگ هون 10 سال با هم دوست هستند. هر دوی آنها احساسات خود را از یکدیگر پنهان می کنند که بیشتر از دوستان است و وارد یک دانشگاه می شوند و با هم کلاس هنرهای آزاد ضروری را می گذرانند. با این حال، آن دو در مورد قتل اخیر در شهر شنیدند. در آن روز مردی به نام جین ووک ظاهر شد. مقصر کیست؟
آنابل سگورا در 12 آوریل 1993 هنگام دویدن ناپدید شد و ربوده شد. نزدیک به 3 سال، کشورش منتظر نجات او بود. «900 روز بدون آنابل» آن دوران و مذاکرات پلیس با آدم ربایان را از طریق نوارهای اصلی بازگو می کند.
این سریال در واقع اسپین آف سریال Sons of Anarchy است. داستان بعد از اتفاقات زندگی جکسون تلر (چارلی هانام) در سریال Sons of Anarchy جریان دارد و در مرز مکزیک و کالیفرنیا اتفاق میافتد و درباره زندگی ازیکیل ریس (ملقب به EZ) است. ازیکیل یک مجرم تازه از زندان آزاد شده است که تلاش میکند یک هویت قانون شکنانه تازه برای خودش دست و پا کند. او در شهری به جست و جوی این هویت میپردازد که زمانی در دوران کودکیاش در آنجا رسیدن به رویای امریکایی را در سر میپروراند. ازیکیل به عنوان یک تازهکار به باشگاه موتورسواری Mayans MC که رقیب باشگاه Sons of Anarchy محسوب میشود، میپیوندد و…
راس پولدارک تصمیم میگیرد برای اینکه به جرم قاچاق محاکمه نشود، دختر مورد علاقه اش الیزابت را ترک میکند و به ارتش ملحق شود. وقتی 3 سال بعد به خانه بر میگردد متوجه میشود که پدرش مُرده، خانه بزرگ آنها ویران شده، ثروتشان از دست رفته و معشوقه اش به نامزدی پسر عمویش در آمده است. او در راه برگشت به خانه دختری را از کتک خوردن نجات میدهد و او را به عنوان خدمتکار آشپزخانه استخدام میکند، اما همشهریهایش از برگشتن بچه پولدار شهرشان که قصد پس گرفتن موقعیتش اجتماعیش را دارد زیاد راضی نیستند و همین باعث ایجاد بر خوردهایی بین آنها و راس میشود که عواقب ناخوشایندی را برای وی در پی دارد...
لینگ چائو و شیا تو دو دوست دوران کودکی هستند که از کودکی با هم بزرگ شدهاند. آنها در غم و شادی با هم شریک بودهاند و لینگ چائو از کودکی شیا تو را دوست داشته است. اما هرگز به او اعتراف نکرده است. وقتی بزرگ میشوند، لینگ چائو متوجه میشود که بدون شیا تو نمیتواند کاری انجام دهد و...
پس از افشای یک برنامه مخفی دولتی در سال 2017 در مورد مطالعه یوفوهای مدفون در اعماق پنتاگون، بسیاری از دانشمندان، دانشگاهیان و مقامات دولتی از اینکه آیا بشقاب پرنده ها واقعی هستند یا نه، دست از خود نپرسیدند و شروع به پرسیدن: "آنها چیستند؟"
با دسترسی ویژهای که به ما داده شده، میتوانیم تمرینات جدی و حرفهای جیک پاول و مایک تایسون را از نزدیک دنبال کنیم. این دو بوکسور مشهور، خود را برای یک نبرد هیجانانگیز در استادیوم بزرگ AT&T در شهر آرلینگتون، ایالت تگزاس آماده میکنند.
هاناکو-کن، روحی که در دستشویی دخترانه مدرسه کامومه زندگی می کند، و ننه یاشیرو، دانش آموزی که به دنبال عشق است، با هم برای حفظ صلح بین دنیای زندگان و دنیای ارواح تلاش می کنند. وقتی آنها برای حفظ تعادل بین این دو دنیا نمی جنگند، وقت خود را با ماجراجویی های جالب و گاهی خطرناک می گذرانند.