اورسن ولز، کارگردان افسانهای سینما، در سالهای پایانی زندگی خود، تمام امید خود را به ساخت فیلمی به نام "سومین طرف باد" میبندد. این فیلم داستان یک کارگردان فیلم پیر را روایت میکند که سعی دارد آخرین فیلم بزرگ خود را به پایان برساند...
گروه ریف ترَکس، فیلم "پلیس سامورایی" را که اثری اکشن و سطحی از دهه 90 میلادی است و صحنه های خشونت آمیز و دیالوگ های نامفهوم در آن به وفور یافت می شود، به تمسخر می گیرند.
این فیلم روایتگر داستان یک پدر و مادر میباشد که پسری به نام جیک دارند. اما جیک مانند تمامی پسرهای عادی نیست و به جای علاقه به ماشینها و اسباببازیهای پسرانه ، به قصههای افسانهای علاقه دارد. موضوع وقتی پیچیدهتر میشود که مشاور مدرسه به پدر و مادر جیک میگوید وضعیت فرزند آنها به شکلی کامل مشخص نیست. به همین خاطر این والدین ناچار به ایجاد تغییری در نحوهی زندگی خود میشوند و…
این مستند با استفاده از مصاحبههای بازماندگان، بازسازیها و دوربین های بدن پلیس، به بررسی حمله به کلوپ شبانهروزی اورلاندو، یکی از بدترین حملات تیراندازی گروهی در تاریخ آمریکا میپردازد...
یک برخورد تصادفی زمانی به یک وسواس خطرناک تبدیل می شود که یک روانشناس محلی راهی برای برقراری ارتباط با همسر فوت شده یک توسعه دهنده موفق را به او پیشنهاد می دهد..
یک تگزاسی که برای رساندن اخبار جهان به افراد محلی، در سرتاسر غرب وحشی سفر می کند، موافقت می کند تا در نجات دختری جوان که گروگان گرفته شده است، کمک رسانی کند.
داستان در مورد یک کارآگاه به نام مایک می باشد که برای تحقیق برروی قتل اخترشناس و هم چنین متخصص سیاه چاله به نام “جنیفر راکول” فراخوانده می شود. همچنان که او بیشتر وارد زندگی این شخص می شود، او از راهی که هیچ انتظارش را نداشت، تحت تاثیر تحقیقات این اخترشناس قرار می گیرد و…
یک کتابدار سابق بیکار در شهر کوچکی که از زندگی خود خسته شده است، شروع به خیال پردازی می کند که او دن کیشوت است و با مرد جوانی به نام کوین دوست می شود که...
مجموعه ای از بدترین ظالمان و خلافکاران تاریخ گرد هم آمده اند و نقشه ای برای به راه انداختن یک جنگ و از بین مردن میلیون ها نفر طراحی کرده اند. مردی باید قبل از این که دیر شود این نقشه را متوقف کند...
تاد بری، کمدین استندآپ، با شوخطبعی خشک و بیحسوحال، موارد اورژانسی پیامکی، سلیقه هیتلر در مورد شراب، صابونهای گرانقیمت، پیتزای ارزان و خیلی چیزهای دیگر را کالبدشکافی میکند.
باب ساگت در نمایش ویژه یک ساعته خود که شامل داستانها و آهنگها میشود، خود را به عنوان آخرین پدر تلویزیونی که تماشاگران میتوانند به او اعتماد کنند معرفی میکند.