یک زوج جوان پس از ازدواج با مشکلی جدید روبرو میشوند: خرخر کردن زن در خواب که خواب شوهر را مختل میکند. این چالش، تصویری از فداکاریها و تعهدات لازم برای یک ازدواج پایدار را به نمایش میگذارد.
ماجراهای طنز دو عروس جوان که از قطار یکسانی گم میشوند. از هویتهای اشتباه گرفته تا فرارهای خندهدار، هرج و مرج به وجود آمده تضمینکنندهی خنده فراوان و لحظات دلگرمکننده است.
یک مرد جوان پس از راه اندازی یک رادیو اجتماعی در محله فقیر نشین خود برای گسترش آگاهی اجتماعی علیه یک گانگستر محلی، او مبارزه ای را با شرکت های مواد غذایی که محصولات تقلبی تولید می کنند رهبری می کند...
پسر یک میلیاردر تصمیم می گیرد با پشت سر گذاشتن ثروت خود و جایگزینی زندگی خود با فردی شبیه به فن آوری افسرده که می خواهد میلیاردر شود، یک گام افراطی بردارد...
داستان در دهه ۸۰ میلادی جریان دارد . میکائیل خانواده اجدادی خود را در کوچی سرپرستی میکند و رئیس خاندان محسوب میشود. اما چند تن از اعضای جوان خانواده او را قبول ندارند و با دشمنان همکاری میکنند تا او را نابود کنند...
در حوالی شهر بنگلور، در یک پاسگاه خیالی، مأموری شجاع و جسور با یک گانگستر روبرو میشود. همزمان با این نبرد، زندگی شخصی این مأمور با مشکلات و موانعی روبرو میشود. از سوی دیگر، افسر لاکشمى در تلاش برای دستگیری مجرمی خطرناک است و در همین حال، راجو برای نجات جان پسر بیمار خود دست به تلاش میزند.
پدری دلسوز برای درمان بیماری دخترش، او را به انگلستان میبرد. اما در این سفر پرفراز و نشیب، اتفاقاتی غیرمنتظره رخ میدهد که پدر را در دردسر بزرگی میاندازد. چه چالشهایی در انتظار این پدر و دختر خواهد بود و سرانجام آنها چه سرنوشتی پیدا میکنند؟
ده سال بعد، مانو از زندان آزاد میشود و تلاش میکند تا دوباره زندگی خود را بسازد. با این حال، خاطرات پریا او را آزار میدهد و او مجبور میشود دوباره وارد زندگی او شود. داستان حول محور زندگی جدید مانو با زنی به نام سورابھی و در کنار آن خاطرات پریا میچرخد.
یک کامیوندار که به تازگی 500000 کیلومتر رانندگی کرده است، پس از فوت همسرش، با خطر از دست دادن شغلی که هویت او را تعریف میکند، توسط یک کارآموز جدید روبرو میشود...
پدری رنج خود را به حرکتی انقلابی تبدیل میکند، در حالی که دنیای کوچک و شاد خود را با دخترش گودییا و همسرش رادا گرامی میدارد. مأموریت او تحقق رویای گودییا برای تبدیل شدن به یک کریکتباز است.
داستان در اواخر دهه ۱۹۹۰ رخ میدهد. ویوک، پسر ۱۷ سالهای است که برای آماده شدن برای آزمون ورودی فوقالعاده دشوار موسسه فناوری هند (معروف به "MIT هندوستان") به یک مدرسه شبانهروزی فرستاده میشود.
به دنبال آشوبهای سال ۲۰۱۶ در کشمیر، زونی حقسر، یکی از مأموران محلی، توسط راجشواری سوامیناتان برای انجام مأموریتی پنهانی برگزیده میشود. هدف از این مأموریت، پایان دادن به تروریسم و حل و فصل مناقشات اقتصادی از طریق لغو بدون خونریزی ماده ۳۷۰ قانون اساسی هند است.
دانشآموزان سال 2008 یک مدرسه کنوانت تحت اجبار قانونی در سال 2018 به مدرسه خود بازمیگردند و سپس سه ماه را برای شرکت در آزمونهای هیئت مدیره صرف میکنند.