در سال 1980 نیویورک، سه مرد جوان که همگی به فرزندخواندگی گرفته شده بودند، یکدیگر را ملاقات کردند و متوجه شدند که سه قلوهایی هستند که در بدو تولد از هم جدا شده اند. اما تلاش آنها برای کشف دلیل تبدیل به یک راز عجیب و شوم می شود...
برنده 2 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
یک کلاس سرکش از پسران نوجوان با استعداد و جذاب توسط دو معلم عجیب و غریب و مبتکر آموزش داده می شود، زیرا مدیر مدرسه آنها برای پذیرش همه آنها در آکسفورد یا کمبریج فشار می آورد.
کارنه راس از شرکت های بزرگ دولتی بود. دیپلمات حرفه ای که معتقد بود دموکراسی غربی می تواند همه ما را نجات دهد. اما با کار در داخل سیستم، شکست ها، فریب ها و انگیزه های باطنی آن را دید. او از همان ابتدا فساد قدرت را احساس کرد. پس از جنگ عراق، کارن ناامید شد، کار خود را رها کرد و شروع به جستجو برای یافتن پاسخ کرد. این فیلم سفر او را دنبال می کند
مستندی که گروهی از مکزیکیهای مقیم لندن را دنبال میکند که برای دموکراسی، حقوق بشر و مبارزه برای پاسخ به ناپدید شدن اجباری 43 دانشجوی کشاورزی در سپتامبر 2014 و قتل معمولی دانشجویان، روزنامهنگاران و فعالان و همچنین نظام سیاسی در این کشور مبارزه میکنند. مکزیک در اطراف این وضعیت.
داستان یکی از تاریک ترین رازهای نیویورک: جزیره ای که یک میلیون روح آمریکایی در آن دفن شده اند. کسانی که از شکاف رویای آمریکایی افتادند که توسط زندانیان جزیره ریکرز دفن شدند.
آنابل و سایمون پس از انفجار تصادفی مکانی که قرار است از آن مراقبت کنند، با یک سارق گربه نارکلپتیک به نیروها می پیوندند و دسته ای از خانه ها را سرقت می کنند تا هزینه فرار خود را به دنیای گسترده تر تأمین کنند.
ابدیت (10 ساله) در یک دروازه خالی از سکنه در لبه یک جنگل باستانی زندگی می کند. او دوست دارد برای گنج دفن شده در جنگل حفاری کند، اما یک روز چیزی را که نباید حفاری می کند و جنگل می خواهد آن را پس بگیرد.
در قلب روایتهای چندگانه فیلم، اقتباسی از A Distant Episode، داستان کوتاه وحشیانهای است که در مراکش توسط نویسنده آمریکایی، پل بولز، برای اولین بار در سال 1947 منتشر شد. حرکت بین مستند، داستانی و افسانهای، «آسمان میلرزد و زمین است. ترس و دو چشم برادر نیستند» قهرمان فیلم، الیور لاکس، فیلمساز را مشاهده می کند که فیلم خود را کارگردانی می کند.
مارک، یک تعقیب کننده طوفان نوپا 60 ساله که اخیراً به سرطان ریه مبتلا شده است، قبل از پایان فصل دو ماهه تعقیب و گریز طوفان، به همراه برادرزاده دوستش در سراسر غرب میانه به جستجوی اولین و احتمالا آخرین گردباد خود می رود.
مدرسه تمام شده است و تابستان در شهر ساحلی بن بست Rainmouth آغاز شده است. در حالی که به نظر می رسد دوستان جیمی از کار کردن در کارخانه تولید کیک های محلی در روز خوشحال هستند و
پدر و پسر دلالان آشغال لندن باید یک اسب جایگزین برای آنها بخرند تا در تجارت بمانند. در عوض آنها یک سگ تازی می خرند و مطمئن هستند که در مسیر مسابقه ثروت زیادی به دست خواهند آورد.