این داستان درباره لی کی چول، یک هنرمند فقیر و گیتاریست ناشناخته است که به گروه ایندی «ولکانو» میپیوندد. کی چول در ابتدا با بدبینی و بیتفاوتی همه را از خود دور میکند، اما صداقت یو جین و اعضای گروه به تدریج قلب او را تحت تأثیر قرار میدهد. حس فراموششده موسیقی در او زنده میشود و کی چول دوباره گیتار فوقالعادهای را روی صحنه مینوازد. با این حال، گذشته او رهایشان نمیکند. سایهای به آرامی به سمت کی چول و یو جین نزدیک میشود…
فیلم «استریمینگ» یک فیلم دلهرهآور درباره یک استریمر مرموز با بیشترین تعداد دنبالکننده است که روند کشف سرنخهای یک پرونده قتل زنجیرهای حلنشده را به صورت زنده پخش میکند.
یک شاعر جوان، دوستدخترش را در خانه والدینش پیاده میکند و از اندازه بزرگ خانه شگفتزده میشود. او بهطور تصادفی با پدر دختر روبهرو میشود، مادر و خواهرش را ملاقات میکند و در نهایت همگی یک روز طولانی را با هم سپری میکنند؛ روزی پر از گفتگو، غذا و نوشیدنی.
دو دختر نوجوان در یک جزیره دور افتاده، با تشکیل یک تیم تشویق، علاوه بر دنبال کردن علاقه خود به رقص، به محرک اصلی تشویق تیم فوتبال مدرسه و ایجاد شور و هیجان در کل جزیره تبدیل میشوند.
یونهی که همواره با معضل جای پارک دست و پنجه نرم میکند و درگیر بحث با همسایگانش است، یک روز بر سر همین موضوع با هوجون درگیر میشود. این درگیری، جنبههای تاریک هوجون را نمایان کرده و به بازی بیرحمانهای برای بقا تبدیل میشود که پایانی ندارد.
کارآگاه دونگ-گون مجموعهای از قتلهای فجیع را مورد بررسی قرار میدهد. او تکهنوشتهای از یک دفترچه خاطرات را بر روی جسد یکی از قربانیان کشف میکند. با پیگیری سرنخها، او به روایتی از یک تراژدی خانوادگی، انحرافات اخلاقی، انتقام، و تلاش بیوقفه مادری برای برقراری عدالت دست مییابد.
فیلم «کانت» روایتگر زندگی شیهئون (با بازی جین سون-کیو)، قهرمان مدالآور پیشین است که اکنون بهعنوان معلم تربیت بدنی دردسرآفرین شناخته میشود، و یون-وو (با بازی سونگ یو-بین)، شورشی بالفطرهای که به شکلی دلخواه و رضایتبخش با چالشهای زندگی روبرو میشود.
هوسونگ، خلافکار سابق، پس از آزادی از زندان و پیوستن به خانوادهاش، برای شروع کسبوکاری جدید به پول نیاز پیدا میکند. او تصمیم میگیرد در مراسم خاکسپاری پدرش، سرمایه لازم را فراهم کند، اما برنامههایش با مشکل مواجه میشوند.
سوکیانگ، دختری علاقهمند به شنا، پس از آمدن به روستا، با وو-جوی اسرارآمیز آشنا میشود. پس از آنکه وو-جو او را از خطر غرق شدن نجات میدهد، پیوند عمیقی بین آنها شکل میگیرد. با این حال، مسیر زندگیشان از هم جدا میشود
زی، ملقب به "ملکه مرگ"، قاتلی بیرحم و مزدور است که شهرت او زبانزد خاص و عام است. اما زمانی که از به قتل رساندن زنی نابینا سر باز میزند، در گردابی از شکار و تعقیب گرفتار میشود. همکاران جنایتکارش برای انتقام به دنبال او هستند و یک کارآگاه مصمم نیز در پی دستگیری اوست.
جین او، یک دانشآموز دبیرستانی، به همراه دوستانش درگیر دوران بلوغ است. همه آنها به سون آ (Kim Da Hyun عضو گروه Twice)، دختر باهوش و زیبای دبیرستان علاقه دارند. با وجود تفاوتهای زیاد، جین او و سون آ جذب یکدیگر میشوند و رابطهای میانشان شکل میگیرد.
یونگسو، ماهیگیری جوان و درمانده، برای بهبود وضعیت زندگی همسر ویتنامی و مادر سالخوردهاش، نقشهای برای کلاهبرداری از بیمه میکشد که شامل صحنهسازی ناپدید شدنش است.
این داستان درباره کیم دهگون است؛ جوانی کرهای که پس از تعمید توسط یک کشیش فرانسوی، برای تحصیل در رشته الهیات برگزیده میشود. او به همراه دو نفر دیگر راهی ماکائو میشود تا به عنوان اولین کشیش متولد کره به مقام روحانیت برسد.
گروهی از دختران سال آخر دبیرستان به یک افسانه ارواح در مدرسه پی میبرند که بر اساس آن، اگر آنها در شب سالگرد تأسیس مدرسه موفق به انجام بازی قایمباشک ارواح شوند، نمره کامل امتحان ورودی دانشگاه را کسب خواهند کرد.
ورزشکاری که بیناییاش را از دست داده، ناگزیر است به برادرِ ازخودبیگانهاش متوسل شود؛ برادری که شاید او را دستاویزی برای رهایی از بندِ زندان قرار داده باشد. این دو برادر که هیچگاه صمیمی نبودهاند...
جونگ سئو در آستانه ازدواج، یک آپارتمان برنده میشود. برای پرداخت پیشپرداخت، به پدرش که مادرش را بدون نفقه طلاق داده، مراجعه میکند. دیدار با خانواده جدید پدر، به دلیل تفاوت خواستهها، آشوب به پا میکند و جونگ سئو را با خواستههای واقعی خود و دیگران روبرو میسازد.