روزنامه نگار "استیو اومالی" می خواهد یک بیوگرافی از قهرمان ملی که در اثر پرتاب ماشینش از روی پل، جان باخت، بنویسد. اما پس از اینکه مشغول تحقیق و جستجو در مورد آن شخص می شود، سوالی برایش پیش می آید که چه چیزهایی در مورد آن قهرمان حقیقت داشته اند...
کارشناس اسلحهشناسی آمریکایی در ترکیه، هدف مأموران آلمانی قرار میگیرد. او برای بازگشت امن با کشتی برنامهریزی میکند، اما متوجه میشود که دشمنانش نیز در کشتی هستند.
لورسات وکیلی است که با دخترش نیکول زندگی می کند. او که حدود 20 سال پیش توسط همسرش رها شده بود، در اعتیاد به الکل فرو رفته است. روزی جسد یک غریبه در اتاق زیر شیروانی محل سکونتش کشف می شود...
آرجی . میچل، یک طراح هواپیمای تحسین شده در دهه 1920، باید تمام مهارت های خود را در طراحی یک هواپیمای جنگنده ابتکاری به نام اسپیت فایر برای مقابله با نازی ها به کار گیرد...
دکتر تیموتی کین، پزشک شهر نیویورک، خیابان برادوی و همه شخصیتهای آن را به خوبی میشناسد، همانطور که منشیاش، کانی مدیگان، میشناسد. مردی که کین او را به زندان انداخته بود، اکنون در حال مرگ است و از کین میخواهد که دخترش را پیدا کرده و ثروتش را به او بدهد. با این حال، افراد دیگری فکر میکنند که سهمی از این ثروت دارند و برای رسیدن به آن، معمولاً با روشهای نادرست، تلاش میکنند.
هومر گزارشگری ماهر است که برای نوشتن چند مقاله درباره جنگ، مجبور می شود به مناطق جنگی برود. او در طی سفر خود به فردی به نام مارسیا شک میکند و احتمال میدهد که ، جاسوس نازی باشد. داستان از آنجایی جالب میشود که مرسیا نیز چنین طرز فکری را در خصوص هومر دارد...
فیلم مربوط به زمان جنگ، ماجرای خدمه ی یک بمب افکن اژدر ژاپنی را روایت می کند. سه فرد به نام های سوسومو فوجیتا، ماسایوکی موری و موراکامی کونو دوستان خوبی برای هم هستند. آنها قصد دارند ...
"گلوز دانایو" قمار بازیست که میخواهد قاتل کیک پز مورد علاقه ی خود را پیدا کند . او “لیدا همیلتون” خواننده ی کلاب شبانه را در حال خروج از کیک پزی می بیند و...
سه زن زیبا وارد دنیای نمایش برادوی می شوند."سوزان" خواننده ای است که مجبور می شود پدر سالخورده اش را ترک کند،"شیلا" دختری کارگر که مورد علاقه یک میلیونر و دوست پسر وفادار خود است و در نهایت "ساندرا" دختری مرموز اهل اروپا...
وقتی بزرگ خانواده "تودا" از دنیا می رود، بیوه او متوجه می شود همسرش او را با دنیایی از بدهی و قرض و فرزندانی که علاقه ای به پشتیبانی از او ندارند تنها می گذارد و...
"مت مسترز" جوان از پدر خود که هرگز او را ندیده متنفر است.به نظر می رسد او مادرش را در حال مرگ تنها گذاشته است.این احساس او باعث ایجاد تنفر بین مردم کوهستان شده است.اما با از راه رسیدن یک غریبه تاثیرات مثبت بین مردم ایجاد می شود و...
کاپیتان یک کشتی یدککش به نام آندره لورن، ده سال قبل با ایوون ازدواج کرد. ایوون مشکل قلبی دارد اما نمیخواهد به همسرش بگوید. او آرزو دارد که شوهرش شغلش را ترک کند تا بتوانند به در آرامش و سکوت به زندگی ادامه بدهند...