در یک فیلم ترسناک و کمدی ساخته شده در دهه ۸۰، زنی که به طور ناگهانی بیکار شده است، به عنوان تمیزکار صحنه جرم مشغول به کار میشود. در همین حال، یک قاتل زنجیرهای دیوانه با کشتارهای پی در پی، کار آنها را سختتر میکند. داستان بر روی این سوال متمرکز است که آیا قاتل پس از هر جنایت، صحنه را ترک میکند یا خیر.
به یک سرباز دوران جنگ که اکنون در لندن بی خانمان است، پیشنهاد می شود تا در ازای کمک به تعمیرات یک خانه فرسوده بتواند در آنجا زندگی کند. او که از سر ناچاری پیشنهاد را پذیرفته است نمی داند در اتاق طبقه بالا چه می گذرد، همان جایی که مگدا از مادر پیرش نگهداری می کند...
مردی که به دنبال الهام از یک پروژه نوشتاری جدید بود ، شب هالووین را در خانه ای معروف جن زده می گذراند. او به زودی متوجه می شود که در داستان ترسناک خودش زندگی می کند...
در جریان جنگ جهانی اول، گروهی از سربازان آمریکایی شیئی مرموز پیدا می کنند که می تواند کرمپس را احضار کند. پس از کشته شدن مردان در جنگ، شیء به بیوه فرمانده که معلم یک پرورشگاه کوچک در شهر است، فرستاده می شود. یتیم های پرورشگاه به طور تصادفی کرمپس را احضار می کنند و معلم و شاگردانش مجبور می شوند با او مبارزه کنند تا از شهر و خود در برابر شر او محافظت کنند...
چهار دختر خود را در یک مدرسه اصلاحی میبینند که توسط یک زن شرور اداره میشود و به برادر دانشمندش که به همان اندازه زوال عقل او سرمی میسازد، میپیوندند تا برای کسبوکار زیرزمینی پورنو خود، پسران راک جذاب را به بردههای جنسی لوبوتومیشده تبدیل کند. برادر دانشمند، کلوچه های Girl Scout را با سرم می بندد در حالی که خواهرش به دختران عفو کامل می دهد تا آنها را بفروشند.
یوهانس، مردی بی گناه با قلب کودکانه ، در یک کلبه کوهستانی با عقاب و مادر مؤمن منزویش زندگی می کند. خیلی زود، توسعه توریستی بهشت آنها را مسموم می کند و شیطان را بیدار می کند...
دانشجویان فیلمساز، آداب و رسوم غیبی را در یک انبار متروکه کشف میکنند و به تدریج متوجه میشوند که وحشت از آن چیزی که فکر میکنند به آنها نزدیکتر است...