دو خرچنگ فضایی بین کهکشانی در زمین فرود میآیند، اما با چیزی غیرمنتظره روبرو میشوند: دو پسر احمق کالجنشین که به زور به آنها کوکائین میخورانند. مشخص میشود که کوکائین در خرچنگهای فضایی میل شدیدی به کشتن ایجاد میکند.
سرگرد ریک پدرونی پس از تحمل حملهای توسط یک نیروی مرموز در حین نبرد در افغانستان، به خانه باز میگردد و همسرش کیت متوجه میشود که او تغییر کرده و خطرناک شده است.
سارا یک پزشک باروری است که اعتقاد راسخ به زندگی و مرگ دارد، اما پس از توجه به رفتار عجیب دختر جوانش، باید ارزش های خود را به چالش بکشد و با روحی از گذشته خود روبرو شود...
"دارکمن" و "دورانت" بازگشته اند و مانند همیشه از هم متنفر هستند. این بار "دورانت" نقشه دارد تا به وسیله سلاحی پیشرفته معاملات مواد مخدر شهر را در دست بگیرد. "دارکمن" مجبور است وارد میدان شود و او را برای همیشه متوقف کند...
یک زوج جوان که به جمعآوری ترانههای عامیانه نادر میپردازند، با ضبط مخفیانه و ترجمه یک ترانه عامیانه باستانی و ممنوعه از گذشتهای عمیق و فراموششده، به تاریکی عشق پی میبرند.
یک نویسنده برای یافتن الهام به مسیر دویدن میرود، اما در آنجا به همراه یک کولهپشتیگرد، متوجه وجود شر واقعی در میان درختان میشود. پدر و پسری شروع به تعقیب نویسنده و کولهپشتیگرد میکنند.
مایک و آوا، زوجی بین نژادی که به تازگی ازدواج کردهاند، برای شروع زندگی جدید به خانهای جدید نقل مکان میکنند. اما تاریکی از گذشته، به دنبال آنهاست. یک شر تاریخی که سالها در بند بوده، در حال آزاد شدن است و میخواهد آرامش زندگی آنها را برهم زند. این شر، نه تنها رابطه آنها، بلکه جانشان را نیز تهدید میکند.
امان خانا، خوانندهای که زمانی موفق بود، پس از مرگ پسر 6 سالهاش در یک سانحه تصادفی، در اعتیاد، ناامیدی و خودویرانگری غرق شده است. همسر او، میرا، تلاش میکند با مشکلات مالی و عدم مسئولیتپذیری امان کنار بیاید. یک روز، میرا توسط یک ....
یک داستان عاشقانه درباره یک دختر نوجوان و عشق او که اتفاقاً یک مرده است. پس از یک سری اتفاقات وحشتناک که او را به زندگی باز میگرداند، این دو برای یافتن عشق، خوشبختی و چند عضو بدن گمشده سفر خود را آغاز میکنند...
سیدی، یک زن جوان بومی آمریکایی که به همراه شوهرش اد در ون زندگی میکند، در سفر خود با چالشی بزرگ روبرو میشود. آنها شب را در یک کمپینگ میگذرانند که توسط یک زن دیوانه اداره میشود. این زن دیوانه، به شدت از کسانی که قوانین او را در کمپینگ رعایت نمیکنند، مجازات میکند.
رینا پس از باز کردن در و ورود به اتاقی بدون شماره در هتلی که خواهرش، فی، آن را اداره میکرد، با تهدید جانی روبرو شد. زنی با موها و پوستی سفید نیز خود را نشان داد.
اش و دوستانش در جشنوارهای برای یادبود اولین حمله زامبیها شرکت میکنند. ناگهان، با مردگان زنده روبرو میشوند و برای نجات جان خود مجبور به مبارزه با آنها میشوند.
در آخرین شب فعالیت یک بولینگ، فرقهای خونخوار به آنجا حمله میکنند. یک دانشآموز دبیرستانی که در یک قرار وحشتناک است، برای نجات جان خود و دیگران، با پدر متخصص بقای خود متحد میشود و با قاتلان دیوانه میجنگند.
مایلز مورالس دچار حمله پانیک میشود که او را مجبور میکند با تجسمهای اضطراب خود روبرو شود و یاد بگیرد که درخواست کمک میتواند به همان اندازه شجاعانه باشد که از شهرش در برابر شر محافظت کند.
نادیا، تنها بازمانده از سرنوشت غمانگیز خانوادهاش، با سایه سنگین فداکاری پدرش روبرو است و در حالی که با زندگی در آستانه خطر روبرو است، تلاش میکند تا با آن کنار بیاید.