چهار خواهر و برادر پس از مرگ مادرشان از یکدیگر جدا شدهاند. تا اینکه فردی غریبه و عجیب و غریب از راه میرسد در مسیر مبارزه برای ارث و زندگی آنها ادعا میکنند که خانه تسخیر شده معروف دوران کودکیشان به وی واگذار شده است...
داستان سومین قسمت از سری فیلم های « فعالیت ماورای طبیعی » به سال ها پیش از اتفاقات قسمت اول و دوم باز می گردد. سال ۱۹۸۸ است و کتی و کریستی دو دختر کوچک هستند. شغل پدر این خانواده فیلمبرداری از مجالس عروسی می باشد به همین دلیل همواره دوربینی به همراه خود دارد. اما مدتی است که نیمه شب ها در خانه کتی و کریستی، زمزمه ها و فعالیت های ناشناخته ای مشاهده می شود که باعث برهم خوردن آرامش این خانواده شده است. در این شرایط پدر خانواده تصمیم می گیرد تا با نصب چند دوربین در خانه، منشآ این اتفاقات غیرطبیعی را کشف کند، اما...
آلیس پس از اینکه به طور اتفاقی باعث افتادن بهترین دوستش از سقف شد، دچار و عذاب وجدان می شود. او دچار کابوس وحشتناکی از مواد مخدر و جرم و جنایت می شود که منجر به نابودی ذهنش می گردد...
زن جوانی به نام سیندی پس از مرگ پدرش به خانه خانوادگی خود باز می گردد و خیلی زودمتوجه می شود که در خانه راز وحشتناکی نهفته است که او و دوستانش را در معرض خطر قرار می دهد...
شش دوست برای تعطیلات کریسمس به یک کابین دورافتاده می روند و مورد حمله یک شیطان ماوراء طبیعی قرار می گیرند که زخم های قدیمی ایجاد می کند و روابط آنها را از بین می برد...
هنگامی که زنی در حال فرار از گذشته اش آسیب وحشتناکی را متحمل می شود، در شهری با رازی تاریک سرگردان می شود. با تشدید پدیده های عجیب و بی اعتمادی به کسی، او باید قبل از اینکه یک شیاطین واقعی روح او را بگیرد با شیاطین درونی خود روبرو شود...
داستان یک زوج جوان در حال مبارزه را دنبال می کند که رویای آمریکایی را تعقیب می کنند تا زمانی که یک روح شیطانی را در خانه جدید خود کشف می کنند، بدترین کابوس خود را درک می کنند...
یک گریزلی غول پیکر در واکنش به کشت و کشتار گریزلی ها به دست شکارچیان غیر قانونی، به یک کنسرت بزرگ یک گروه موسیقی راک در نشنال پارک حمله می کند. بعد از این اتفاق ماجرا های ناخوشایندی به وجود می آید و...
زوجی جوان ناچار می شوند برای زندگی به خانه دوران کودکی مرد خانواده بازگردند .وجود روح سرگردان پدربزرگ که سالها قبل خودکشی کرده،باعث ایجاد ترس و دلهره در زندگیشان می شود و...
سیسیلیا و پسرش مارتین تصادف می کنند. در روز سوم پس از تصادف، او به تنهایی در یک مسیر خلوت سرگردان است و هیچ سرنخی از پسرش وجود ندارد. او به یاد نمی آورد که در این مدت چه اتفاقی افتاده است و به شدت به دنبال پسرش می گردد. او در حین جستجو ، پرونده خود و سایر پرونده های را پلیس پیدا می کند، که به نظر می رسد اعمال یک شکار وحشیانه باشد...
یک دختر آدم گریز که از اجتماع وحشت دارد، پس از مرگ پدرش خانه پدری را به ارث میبرد, خانه پدری در بخش دور افتاده ای از ایالت فلوریدا قرار دارد (بخش جنوبی امریکا). حالا این دختر میفهمد که چیز وحشتناکی در این خانه در کمین بوده که به هدف خود رسیده است…