در این درام عاشقانه برنده جایزه، مرزهای لغزنده بین دوستی و عشق، دو زوج - یک زوج ه.م.ج.ن.س.گ.را و یک زوج د.گ.رج.ن.س.گ.را - را در یک آخر هفته پرهیاهو از بازیهای اغواگرانه، خوشگذرانیهای تمام عیار و افشاگریهای از هم گسیخته، با چالش مواجه میکند.
دو دوست کودکی بعد از سالها دوباره با هم ملاقات میکنند و تصمیم میگیرند سفر رویایی خود را به یونان انجام دهند. اما زمانی که به جزیره آمورگوس میرسند، متوجه میشوند که نگاه آنها به تعطیلات و زندگی خیلی متفاوت شده است...
یک سفر قارچی، الیوت آزاده را با خود 39 ساله اش روبرو می کند. اما زمانی که "الاغ پیر" الیوت هشدارهایی را به جوان ترش می دهد، الیوت متوجه می شود که باید در مورد خانواده، زندگی و عشق خود تجدید نظر کند.
فیبی یک علاقهمند تناسب اندام است که در یک ویدیوی تمرینی شرکت میکند. پس از اینکه توسط همبازیهایش مورد تمسخر قرار میگیرد، با یک دختر مافیایی دوست میشود که به او نشان میدهد چگونه با قتل به بالاترین سطح برسد...
بروک یردلیِ دلشکسته، در تولد سی سالگیاش، آرزویش را روی تابلوی آرزوهای نوجوانیاش میکند و آرزوهایش، از جمله راهاندازی کسبوکار و ملاقات با مرد رؤیاهایش، به طرز معجزهآسایی برآورده میشوند.
5 زن خود را سازماندهی می کنند و از طریق یک گروه واتس اپ در مورد زندگی روزمره فرزندان خود نظر می دهند. وقتی متوجه میشوند که یکی از آنها به مدرسه بدهی دارد، همه دور هم جمع میشوند تا به او کمک کنند، بدون اینکه بدانند کارهایی که باید انجام دهند کاملاً غیرعادی خواهد بود...
یک عمو و برادرزاده سعی میکنند تا اراضی خود را از یک مالک فاسد کازینو برگردانند . یک کشاورز تحت فشار قرار میگیرد تا بدهی عظیم پسرش که به بازیهای شرطی مشغول بوده ، را پرداخت کند. هر دو مشکل منبع یکسانی دارند و با هم خواهند آمد...
داستان دختری به نام تیلور که با سلامت روان، غم و اندوه و دوستی دست و پنجه نرم می کند. این برنامه نگاهی صمیمی از زندگی وی را به شیوه ای طنزآمیز به اشتراک می گذارد...
چِما یک ماموریت دارد: با کلودیا، دختر جدید مدرسه اش قرار ملاقات بگذارد تا بتواند قبل از پایان سال تحصیلی باکرگی خود را به او از دست بدهد. آیا او قبل از فارغ التحصیلی به آرزویش می رسد؟...
زن و شوهری که فشارهای والدینی و بزرگسالی را احساس می کنند، برای اولین بار فرزندان خود را به کمپ زمستانی می فرستند و برای تقویت رابطه خود دست به یک سری ماجراجویی ها می زنند...