اطلاعیه
کاربران عزیزی که اکانت خود را به بات تلگرام ما متصل میکنند، علاوه بر دسترسی به خدمات ویژه، کدهای تخفیف اختصاصی نیز دریافت خواهند کرد.
فقط کافی است همین حالا از طریق لینک زیر اکانت خود را به تلگرام متصل کنید و از مزایای ویژه بهرهمند شوید: اتصال اکانت به تلگرام
مدیریت نایت مووی
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
«باسانیو» (فاینز) برای خواستگاری از «پورشیا» (کالینز) به سه هزار سکه نیاز پیدا می کند و دوستش، «آنتونیو» (آیرونز) برای تهیه ی این پول به نزول خوار یهودی، «شایلاک» (پاچینو) روی می آورد. اما «شایلاک» به شرطی این پول را در اختیار «آنتونیو» می گذارد که در صورت بازپرداخت نشدن وام در تاریخ مقرر، «آنتونیو» به جایش تکه ای از گوشت بدنش را تقدیم کند.
نمايش نامه نويسي که به تراژيک بودن زندگي اعتقاد دارد، براي تشريح ديدگاهش داستان زني به نام «مليندا» (ميچل) را تعريف مي کند و دوستش که خلاف او فکر مي کند، روايتي کمدي از همان داستان را نقل مي کند.
"ایزابل" جادوگر ساده لوح و مهربانی است که تصمیم گرقته قدرتهای خود را کنار گذاشته و زندگی عادی داشته باشد.در طرف دیگر شهر "جک وایت" بازیگر جذابی است که قرار است در بازسازی فیلم "افسون شده" بازی کند.این دو اتفاقی با هم آشنا شده و او قانع می شود که "ایزابل" در این فیلم بازی کند...
براد و کیت در یک روز رویایی در سانفرانسیسکو با هم ملاقات می کنند و این آشنایی موجب ازدواج این دو می شوند. آنها پس از ازدواج برای تعطیلات برنامه ریزی می کنند تا به یک سفر رویایی بروند. اما همه چیز پس از رسیدن به فرودگاه و کنسل شدن پروازها به هم می خورد و …
درو بیلر (بلوم) که هم کارش را از دست داده و هم از نامزدش (بیل) جدا شده تصمیم به خودکشی گرفته اما ناگهان باخبر می شود پدرش درگذشته و باید به شهر زادگاهش، الیزابت تاون در کنتاکی، برگردد و…
داستان فیلم درباره زندگی نوجوان ۱۴ ساله ای به نام "گئورگی" است. زندگی او در مجارستان جنگ جهانی دوم پس از اینکه به یک اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود دچار تحول می گردد. در آنجا او یاد می گیرد که شادی را در نفرت بیابد و معنای واقعی یهودی بودن را می آموزد.
«آنا» (بونر) در نخستین وعده ی ملاقاتش با «دکتر مونیه ی» روان کاو (دوشوسوی)، به خطا وارد دفتر «ویلیام فابر» (لوشینی) وکیل مالیاتی می شود و او را به جای دکترش می گیرد و رازهایی را بر او فاش می کند. حتی وقتی «آنا» به اشتباهش پی می برد باز نزد «فابر» تنها و وسواسی بر می گردد، چون تشخیص داده که او شنونده ی خوبی است…
یک تنیس باز حرفه ای بنام «پیتر کلت» اخیرا انگیزه اش را از دست داده و به رده ی ۱۱۹ سقوط کرده. خوشبختانه او با یک دختر جوان که او نیز یک بازیکن تنیس است آشنا می شود، و به کمک او فرصتی می یابد تا دوباره بر روی قهرمانی تمرکز کند...
داستان کمدی عشقی این فیلم در مورد یک وکیل خسته از کار ( ریچارد گر ) است که با دیدن یک معلم خوش چهره رقص باله ( جنیفر لوپز ) تصمیم می گیرد در کلاس او نام نویسی کند و...
سام دختر ۱۶ ساله ای است که پدرش مرده و او بهمراه مادرخوانده و دو دخترش زندگی می کند. مادرخوانده سام زن بدجنس و بی رحمی است و او را مجبور کرده که در اتاق زیر شیروانی زندگی کند. او که دختر تنهایی است، به سراغ اینترنت رفته و شروع به چت کردن می کند. سام قرار ملاقاتی با بهترین دوست اینترنتی اش که تاکنون او را ندیده می گذارد و آنها تصمیم می گیرند در مجلس رقص هالووین همدیگر را ملاقات کنند...
یک ارتشی بلند پایه هویت خود را به دانشجو کالج تغییر می دهد.ماموریت او شخصی و حرفه ای است،محافظت از دختر ژنرال در برابر یک متعصب و پیدا کردن برادر او...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 33 جایزه دیگر.
پنج سرباز فرانسوی در میدان جنگ با آلمانی ها به دلیل تلاش برای فرار از جبهه، در دادگاه نظامی محکوم به مرگ می شوند؛ به همین دلیل آنها را در مرز میان خود و آلمانها بدون هیچ تجهیزاتی رها می کنند. از طرفی ماتیلدا(توتو) نامزد یکی از انها، کشته شدن نامزدش را باور ندارد و برای یافتن او به کمک یک کاراگاه تلاش بسیاری می کند و به دنبال کسانی که درگیر این ماجرا بودند، می رود. همزمان با او نامزد یکی دیگر از آنها در حال انتقام گرفتن از عاملان این ماجرا است. اما زنده ماندن یکی از آن سربازها حقایق را آشکار می کند...
در دهه پنجاه خانواده ای ثروت در کوبا که پسرشان صاحب یکی از کلابهای شبانه بزرگ بود در میان انتقال قدرت از رژیک "باتیستا" به دولت "فیدل کاسترو" گرفتار می شود.در نهایت او مجبور می شود به نیویورک فرار کند...
روبن یک کارشناس آنالیز ریسک در یک شرکت بیمه است که پس از ازدواج با همسرش لیزا به ماه عسل می روند اما در اولین روز ماه عسل همسرش به او خیانت کرده و با یک مربی غواصی به اسم کلود رابطه برقرار می کند . روبن همسرش را رها کرده و به خانه بر می گردد. دوستان و همکارانش که از این موضوع مطلع شده اند تلاش می کنند تا او را از ناراحتی خارج کنند و تلاش کنند تا او با فرد دیگری آشنا شود. روبن یکروز بر حسب تصادف یکی از همکلاسی های مدرسه اش به اسم پلی پرینس را ملاقات می کند و آنها پس از چندین ملاقات دلباخته هم می شوند. از سوی دیگر لیزا نیز بسراغ او می آید و از او درخواست بخشش می کند...