دو برادر در یک بدن، توانایی پیش بردن زندگی مجزا از یکدیگر را دارند. اما این تعادل ظریف میان دو زندگی مجزا زمانی به خطر میافتد که هردو از لحاظ احساسی درگیر چالش یکسانی میشوند…
داستان فیلم درست از جایی آغاز می شود که قسمت اول (Divergent) به پایان رسیده بود. تریس (شیلین وودلی) و فور (تئو جیمز) پس از فرار به بیرون دیوارها و خارج شدن از جامعه تحت کنترل، با گروه هایی در بیرون از مرز روبرو شده اند که با یکدیگر متحد هستند و یک هدف دارند؛ گروهی که Amity نام دارد و توسط زنی به نام جوآن (اوکتاویا اسپنسر) سرپرستی می شود. زنی که تریس نمی داند آیا او هم قدرت ماوراء طبیعی دارد یا خیر...
یک اکشن اول شخص متفاوت که از چشم های نقش اول یعنی هنری روایت می شود. هنری از مرگ احیاء شده و حافظه اش را از دست داده است. او به دنبال کشف هویت خود و نجات همسرش از دست یک رهبر جنگ طلب است که از سربازان نیمه ربات استفاده می کند...
در دنیایی که ابرشرورها در آن حاکم هستند دو دوست که از بچگی همدیگر را میشناسند در یک آزمایش درمانی مشترک شرکت کرده و قدرتی پیدا میکنند که با آن از شهرشان محافظت کنند ....
الکس جی مورفی ( Joel Kinnaman ) پلیس وظیفه شناسی است که در حین انجام یک ماموریت مهم تا آستانه مرگ پیش می رود. دانشمندان با همکاری اداره پلیس، با انجام یک عمل جراحی بی نظیر مانع از مرگ وی شده و بخش اعظم بدن وی را با کمک آهن آلات مرمت می کنند. آلکس مورفی پس از بهبودی، تبدیل به موجودی نیمه آهن و نیمه انسان می شود و قدرت تازه ای کسب می کند و …
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 48 جایزه و نامزد دریافت 76 جایزه دیگر.
در سال ۲۰۲۷ نسل بشر عقیم شده و مدت هجده سال است که هیچ کودکی بدنیا نیامده است. در این زمان در کشور انگلستان یک حکومت فاشیستی برقرار است که با مخالفین و شورشیان بشدت برخورد می کند. در چنین اوضاعی مردی شکست خورده به اسم تئو فارون که تنها دوستش پیرمردی به اسم جاسپر است، با جولین که در گذشته با او رابطه داشته برخورد می کند. جولین رهبر یکی از گروه های ضد حکومتی است که بیست سال پیش از تئو باردار شده و نوزادی بدنیا آورده اما تئو ناخواسته باعث مرگ این کودک شده است. اکنون جولین از تئو می خواهد که به او کمک کند…
داستان درباره چهار دوست است که سفری پرماجرا به مانالی در دامنه کوه های هیمالیا می روند. “بانی” با رفیق اش “آوی” و “آدیتی” در ایستگاه قطار منتظر قطاری به مقصد مانالی هستند که با “ناینا” آشنا می شوند…
لوگان (هیوجکمن) در ژاپن به سر می برد و در آنجا با سامورایی ها درگیر می شود و نبردی حماسی برای او رقم می خورد که زندگی او را برای همیشه تحت تاثیر قرار میدهد...
داستان این فیلم دربارهی خانوادهی "گاردنر" میباشد که تصمیم میگیرند به دلایلی به یک مزرعهی دور افتاده در یک روستای جدید در انگلستان نقل مکان کنند. اما طولی نمیکشد که یک شهاب سنگ در حیاط جلوی خانهشان سقوط میکند و خیلی زود ذوب شده و زمین و فضای آن منطقه را با رنگهای عجیب و غریب آلوده میکند و
دکتر بروس بنر بخاطر تماس اشتباهی با اشعه گاما، هرگاه که ضربان قلبش بالا میرود، تبدیل به یک غول سبز خشمگین می شود. در همین حال یک سرباز نیز از همین تکنولوژی استفاده می کند تا با او مقابله کند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 25 جایزه و نامزد دریافت 101 جایزه دیگر.
«اسکارلت جوهانسون» در این فیلم نقش یک موجود فضایی را بازی میکند که میتواند از لحاظ جنسی مردان را به ورطهی نابودی بکشاند. اما کم کم برایش سوال پیش میآید که چرا این رابطهها را از لحاظ عاطفی و انسان وارانه ای ادامه ندهد...