داستان فیلم در مورد استن کارلایل (کوپر)، یک انسان جاهطلب است که با روانپزشکی فاسد بهنام دکتر لیلیت ریتر (بلانشت) ارتباط برقرار میکند و ریتر ثابت میکند که به اندازه او خطرناک است...
کتی یک افسر پلیس آمریکایی است که به تازگی به عنوان سفیر صلح برای اعزام به کشور جنگ زده بوسنی انتخاب شده است تا بتواند با گزارشات خود از فاجعه جنگ در این منطقه، جلوی ویرانی هرچه بیشتر این کشور را بگیرد. اما او در این کشور نه تنها کمکی از جانب گروه های مختلف دریافت نمی کند، بلکه به زودی پی می برد که دست هایی در پشت جنگ بوسنی وجود دارد که در حال ایجاد فساد در این کشور هستند و … این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است...
زمانی که آزمایشاتی جهت بدست آوردن درمانی برای آلزایمر بر روی میمون ها انجام میشود، یک میمون که از لحاظ ژنتیکی جهش یافته است، هوش بالایش را به کار می گیرد تا بقیه هم نوعانش را برای رسیدن به آزادی رهبری کند.
دو مهندس ژنتیک امیدوارند با ترکیب موفقیت آمیز DNA حیوانات مختلف و بوجود آوردن حیوانات پیوندی جهت مصارف پزشکی، به شهرت برسند. اما آنها بعد از مدتی مخفیانه تصمیم میگیرند اینبار DNA انسان را با حیوانات ترکیب کنند.
به دنبال فرار یک مار پیتون که تحت تغییرات ژنتیکی قرار گرفته بود، از یک دانشمند درخواست میشود تا برای نابودسازی آن مار، مار بوای غولپیکری را که در مالکیت دارد، در طبیعت رها کند.
"کوین"،"سم" و "راب" اعضای یک گروه سارق هستند."لئو" که یک گنگستر بوده آنها را وادار می کند وارد یک سرقت چند میلیون دلاری شوند.اما زنده ماندن از این سرقت کار راحتی نیست...
در پشت درهای بسته، لایل وایلدر (چارلز شین)، آتش نشان بسیار مورد احترام، شوهر و پدری بدسرپرست است. وقتی خانوادهاش او را ترک میکنند، لایل از ریل خارج میشود و همسایههایش را متهم میکند که همسر و پسرش را فراری دادهاند...
۷ نفر غریبه یک روز وقتی بیدار می شوند خود را تنها در یک ماز مکعبی می یابند. بعد از اینکه همدیگر را می یابند سعی می کنند به کمک هم و با استفاده از مهارت ها و استعدادهای خاصشان از حقه های کشنده ی خیلی از اتاق های مکعبی رنگارنگ نجات یابند...
"استوارت مک بین" یکی از بزرگان ساخت و ساز میباشد که زندگی خود را صرف تخریب ساختمانها قدیمی و ساخت آپارتمان می کند.همه چیز به خوبی می پیش می رود تا زمانیکه گروهی به تخریب به ساختمان زشت و یکه و تنها اعتراض می کنند و...
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
مهارتهای دزدی امیلی لین، مالک فروشگاه کریسمس، هنگام تحقیق درباره قتلهای محلی مورد آزمایش قرار میگیرد. علیرغم علاقه فزاینده کارآگاه سم ویلنر به او، گذشته مرموز امیلی باعث ایجاد سوء ظن در مورد انگیزه های واقعی او می شود.
در گذشتهای دور، یک فضاپیمای بیگانه از بعد دیگری بر روی ماه سقوط کرد و یک ماشین هوشمند به نام “موجودیت” را پشت سر گذاشت. موجودیت تلاش کرد تا پیامهایی برای کمک پخش کند، اما امواج صوتی بیگانهاش اسکور ها از “التراها” (بشران فوقالعاده) را در کیهان رها کرد. هنگامی که التراها در زمین ظاهر شدند، گیجی جمعیتی و هرج و مرج گسترده به وجود آمد. برای به دنیای ترسزدهی ما اندازهای از آرامش و صلح بیاوریم، یک گروه قهرمانانه از التراها، نیروی اولترا، به وجود آمد.
سریال روایت «مایک» جوانی نابغه است که از دانشگاه اخراج شده و روزگار خود را با فروش مواد می گذراند و ناگهان در یکی از معامله های خود هنگامی که از دست پلیس در حال فرار است خود را در میان مصاحبه ای برای گرفتن یک شغل می بیند، آن شغل چیزی نیست جز دستیاری یکی از بزرگترین وکلای آمریکا «هاروی اسپکتر». با اینکه مایک هیچ تحصیلاتی ندارد اما با نبوغ خارق العاده خود هاروی را مجبور به انتخاب خود می کند اما...
داستان از یک حفاری در مصر شروع می شود و یک شیء که قابلیت انتقال اجسام در فواصل دور در فضا را دارد کشف می شود و انسان ها شروع به فرستادن تیم های مختلف برای جمع آوری اطلاعات و تکنولوژی های جدید می کنند ...
یک تیم بین المللی از دانشمندان و پرسنل نظامی ، یک شبکه دروازه ستارگان در کهکشان "پگاسوس" را کشف کرده رو در رو با دشمن جدید، قدرتمند در حال مبارزه می باشند.