یک زن معتاد به کار و بدبین، از اینکه پدر بانکدارش به طور ناگهانی شغل و زندگی شهری خود را رها کرده و به شهری کوچک با ارتباطات قوی با کریسمس نقل مکان کرده است، مشکوک میشود.
این فیلم زندگینامه برادران میچل بدنام را به تصویر میکشد. آنها یک کلوپ رقص برهنه موفق و یک تجارت پر رونق پورن را در سانفرانسیسکو راهاندازی کردند که در نهایت به مارپیچی نزولی از قدرتطلبی و طمع کشیده شد.
۷ نفر غریبه یک روز وقتی بیدار می شوند خود را تنها در یک ماز مکعبی می یابند. بعد از اینکه همدیگر را می یابند سعی می کنند به کمک هم و با استفاده از مهارت ها و استعدادهای خاصشان از حقه های کشنده ی خیلی از اتاق های مکعبی رنگارنگ نجات یابند...
یک دانشمند داروساز قرصی تولید می کند که باعث می شود مردم شادترین خاطره خود را به یاد بیاورند. اگرچه در ابتدا موفقیت آمیز به نظر می رسد، اما عوارض جانبی ناگواری در پی دارد...
گروهی از افراد درمانده و طفره رو در حالی که در بازداشت هستند باید یک نامه به رئیس جمهور بنویسند که سیستم آموزشی دچار اشکالاتی میباشد، اما مشکلی وجود دارد...
رادی پایپر، یک مامور مخفی پلیس، در یک عملیات خطرناک در منطقهای جنایتخیز به دام میافتد. آدمربای او، یک قاچاقچی جوان و بیرحم، به او فرصتی کوتاه برای فرار میدهد، اما در عین حال به تعقیب او میپردازد و با یک شورش کوچک نیز روبروست.
مادلین متلوک که دوباره به نیروی کار در یک شرکت حقوقی معتبر ملحق میشود، جایی که از تاکتیکهای حیلهگرانهاش برای برنده شدن در پروندهها و افشای اشتباهات استفاده میکند.
داستان سریال در مورد بازیکن سابق هاکی به نام "مت شید" می باشد. زمانی که او می خواهد زندگی خود را تغییر دهد با کاراگاه خصوصی "انگی اورت" آشنا می شود کسی که ...
سریال درباره ی دختری جوان به نام ماری استوارت (Mary Stuart) ملکه اسکاتلند هست. ماری نوجوان یک ملکه خودکام ، زیبا و احساسی است که تازه به قدرت رسیده. او همراه با ۳ دوست صمیمی خودش به فرانسه فرستاده میشه و برای تضمین اتحاد استراتژیک اسکاتلند ، با فرانسیس پسر جذاب پادشاه فرانسه نامزد میکنه ولی این پایان بازی نیست و داستان به سیاست و دین و برنامه هایی که به احساس و قلب ربطی نداره کشیده میشه...
داستان درباره ی یه استاده بنام "جی.تی نیومِیِر" که همسرش در روز تولد فرزندش مرده، روز تولد دخترش، میرن سر خاک مادرش، یهو میبینن جلوی قبر مادر "جسی" یه کیف رو زمینه، این کیف رو میارن خونه، این پروفسور روی رمزش کار میکنه، و به این نتیجه میرسه که رمز کیف، تاریخیه که زنش مرده، وقتی کد رو وارد میکنه، در کیف باز میشه و توش یه پرونده میبینه…