زندگی لیندا رو به نابودی است، اما او میکوشد تا با مسائلی چون بیماری اسرارآمیز فرزندش، غیبت شوهر، یک فرد گمشده و رابطهی روزبهروز خصمانهاش با رواندرمانگر کنار بیاید و این شرایط را مدیریت کند.
پیتر گرِست، روزنامهنگار برجسته، هنگام پوشش خبری بهار عربی، درگیر رقابتهای خطرناکی شد. او با وجود بیگناهی، هفت سال زندانی شد و سرانجام در سال ۲۰۱۵ با تکیه بر ذکاوت خود آزاد گشت.
یک زوج منتظر تولد فرزندی هستند که نیمی از وجودش انسانی و نیم دیگرش شیطانی است و عطشی سیریناپذیر برای خون دارد. آنها باید پیش از آنکه فرصت از دست برود، ریشه و منشأ این موجود وحشتناک را پیدا کنند.
خبرنگاری که ادعا میکند شاهد پرتاب شدن یک مسافر از یک قایق تفریحی لوکس بوده است، با انکار شدید و کامل بودن لیست مسافران و خدمه مواجه میشود. او با وجود عدم باور دیگران، تحقیقات خود را برای کشف حقیقت ادامه میدهد و امنیت جانی خود را به خطر میاندازد.
کارگر نفتی به همراه سگش عازم سفر میشود تا به مراسم عروسی خود برسد. اما، به دنبال حملهای خشونتآمیز در یک استراحتگاه بینراهی، او تصمیم میگیرد با پدرش که یک سارق سابقهدار است، برای گرفتن انتقام متحد شود. این جستجوی انتقام، منجر به کشف رازهای تاریکی در جامعهٔ روستایی محل زندگی آنها میشود.
انفجار و تیراندازی بزرگ در کاوزوی بِی هنگ کنگ، طرح وارث یک شرکت دارویی را برملا میکند. مرگ پدرش بهانهای برای آغاز جنگ مواد مخدری میشود که هر دو دنیای قانونی و جنایی را به آشوب میکشد.
داستان دربارهی جفری و سارا است که با وجود رابطه، مجبور میشوند پس از قتل و ناپدید شدن جسد سوفیا (همسر جفری) به سرعت برای خود آلیبی (دلیل موجه) بسازند.
داستان حول محور جاویس و تره است که درگیر یک معاملهی خطرناک مواد مخدر میشوند. این بحران، وفاداری آنها را آزموده و آنها را مجبور میکند تا با ترسهای خود روبرو شوند. فیلم عواقب تصمیمگیری تحت فشار را نشان میدهد.
داستان دربارهٔ جاسوسی لهستانی است که در جنگ جهانی دوم برای بریتانیا فعالیت میکند. هویت این جاسوس بر اثر خیانتی در ورشو فاش میشود و او درگیر یک توطئهٔ پیچیده میشود.
در رومانی سال ۱۷۹۹، کولیها در خطر از دست دادن زمینهایشان به دست «فرقه» هستند. در این میان، «کاپیتان»، یکی از افسران فرقه، ناخواسته مسیرش از همراهان خونخوارش جدا شده و سرنوشتش تغییر میکند.
زنی جوان در پاریس سال 1894، با امید یافتن مادرش، راهی بیمارستان سالپتریه شد و خود را در آن حبس کرد. در این بیمارستان، تدارکات جشن بزرگی در حال انجام بود.
سفر یک روزنامهنگار و همراهش به رُم برای مصاحبه با یک موسیقیدان مشهور، با پذیرفتن یک دعوت غیرمنتظره برای اقامت در یک ملک ییلاقی، به مسیری کاملاً غیرقابل پیشبینی و فراتر از انتظارها کشیده میشود.
آنیا مسئول نگهداری از ویلایی لوکس در جنگلهای ماسوری است که میزبان اجارهکنندگان ثروتمند است. مهمانان جدید او دو زوج (شامل لئون و برونو) هستند. برونو، آنیا را به خاطر میآورد، چون خواهر آنیا، مونیکا، هشت سال پیش دوستدختر لئون بود و در حادثهای مرتبط با بمب کشته شد.
سه سارق پس از انجام سرقت هنری به مخفیگاه خود میروند، اما متوجه ناپدید شدن همدست چهارم میشوند. آنها گمان میکنند که یا یکی از خودشان او را حذف کرده و یا یک نیروی شوم باستانی باعث این اتفاق شده است.
در شهر آگوستا، دختر ربودهشدهای مدعی است که توسط جیم، یک پلیسِ از دنیا رفته، نجات یافته است. در حالی که کارآگاه ولز سرگرم رسیدگی به این پرونده عجیب است، کودک دیگری نیز ناپدید میشود. این ناپدید شدنهای زنجیرهای، پرده از قتلهای قدیمی برمیدارد و این پرسش جدی را مطرح میکند که آیا یک نیروی شبحآلود در این ماجرا دخالت دارد؟