گائو-بینگ در یک نانوایی واقع در یک شهر کوچک کار می کند. مالک آنجا، آقای چیو، به گروه راک اند رول خود علاقه زیادی دارد و شاگرد وی، دی، مشتاق یادگیری نانوایی نمی باشد...
یک مهندس صدای آلرژیدار که به طور مخفیانه به مکالمات گوش میدهد و هماتاقی جدید پرهیاهویش، زمانی که او سرنخهایی از ناپدید شدن یک دختر را در ضبطهای محلهاش پیدا میکند، وارد پرونده یک دختر گمشده میشوند.
عازم سفری خارق العاده به آمریکای شمالی شوید و حیات وحش باورنکردنی و مهیج آن را مشاهده نمایید. در این مستند به وسیلهی دوربین های سینمایی بی نظیر و روایت های داستانی جذاب، ما با تلاش آن ها برای زنده ماندن در این سرزمین مملوء از حیوانات بی نظیر آشنا می شویم...
مستندی درباره زندگی و مرگ مرموز کارل آتیکوس، فیلمساز معروف به «پدرخوانده فیلمهای اسلشر». این مستند شامل مصاحبههایی با سینماگران و تاریخدانان است، و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا پس از گذشت چهل سال هنوز مرگ این فیلمساز دارای شک و شبهه است.
وقتی همسری میانسال و پدر دو فرزند متوجه می شود کار خود را از دست داده،نبردی حماسی آغاز می شود.او که خبر را از همسر و فرزندان خود مخفی نگه داشته،آنها را برای تفریح به پارکی میان قلعه های باشکوه و شاهزاده های خیالی می برد و...
قرار بود این سفر، ماجرایی یکبار در زندگی باشد، چرا که سه دختر جوان تابستان را در تایلند میگذرانند. اما ماجراجویی آنها به سرعت تبدیل به یک کابوس میشود؛ وقتی این سه نفر روح یک کودک به قتل رسیده را رها میکنند که تنها یک چیز در ذهن دارد: انتقام.
وقتی چارلی و دوست دخترش سرینا تصمیم می گیرند با هم بچه دار شوند، ایده استفاده از جاش دوست پسر سابق سرینا به عنوان اهدا کننده زندگی، ایده آسان روی کاغذ را به یک رویداد بسیار چالش برانگیز تبدیل می کند...
چهار دوست از پنجاب سفری را آغاز میکنند تا در دنیای موسیقی پاپ جای بگیرند و یک گروه تشکیل دهند. در حالی که با مخالفت والدین خود مواجه می شوند، همچنان به دنبال علایق خود هستند.
کاری، لیدیا، کلویی و مالی عضو یک گروه به نام عروسک های لولیتا میباشند. صمیمیترین دوستشان لنی در یک سفر جاده ای آن ها را همراهی میکند. در این سفر تصمیم میگیرند که در یک آسایشگاه قدیمی موزیک ویدیویی ضبط کنند. پس از آن اتفاق آنها هرگز دیده نشدهاند...
دیتور سی و هشت ساله بلندپرواز مجله "ریبل الیس" در حال بازگشت از برزیل به پاریس است که فلش مموری خود را در هواپیما گم میکند، هرچند یک دانشجوی معماری، "بالتازا ایپفل"، آن را پیدا میکند و با "الیس" یک قرار ملاقات برای تحویل فلش میگذارد...