پس از بمباران کارخانه شکلات سازی پدرش، یک پناهنده جوان سوری تلاش می کند تا در زندگی جدید خود در شهر کوچک مستقر شود و بین دنبال کردن رویای خود و حفظ میراث خانواده اش گیر کرده است...
یک غروب تابستانی، سه دوست دوران کودکی روح "کاندیشا"، موجودی انتقام جو از یک افسانه مراکشی را فرا می خوانند. زمانی که عزیزان آنها شروع به ناپدید شدن می کنند، بازی به سرعت به یک کابوس تبدیل می شود...
مامور بازنشته سی آی ای، «ناتان مویر» (رابرت ردفورد)، به یاد می آورد تمریناتی را که به «تام بی شاپ» (برد پیت) برای آزادی از اسارت چینیها در زمان مخالفت وی با سیاست های سرویس امنیتی انجام داده است...
این فیلم خط داستانی سه شخصیت مختلف را در خطوط زمانی مختلف دنبال می کند که هر کدام در مسیر جداگانه خود قرار دارند. آنها با هدایت عشق تصمیماتی می گیرند که زندگی آنها را مختل می کند. آیا عشق زندگی آنها را به مسیر درست برمی گرداند؟..
زکو، تنها فرزند یک خانواده ناکارآمد، این شانس را به دست آورده تا در مسابقه ای برای باهوش ترین بچه کشور شرکت کند. پر امید، تمام خانواده راهی یک سفر جاده ای دو روزه می شوند...
یونس مردی است که با همسرش و دختر بچهشان زندگی میکند، به جنایات سایبری میپردازد، در حالی که تصمیم میگیرد از طریق اینترنت از بانکی سرقت کند، اما بعد از آن خود را تحت تعقیب یک باند خطرناک میبیند...
مختار از آنجایی که در یک آپارتمان اجاره ای زندگی می کند، با دیدن چهره دختری به نام ابتصام که شبیه لیلا، دختر عموی همسایه اش است، خود را درگیر حوادث عجیبی می بیند که هر روز در آپارتمان اتفاق می افتد...
بشار توسط دانشمندی انتخاب شد که خود را مبدل به فروشنده خاکستر کرده بود. دانشمند مقداری دم کرده مایع درست کرد تا بشار را به یک ابرقهرمان تبدیل کند تا با گروهی ابرشرور، مبارزه کند...
سواف برای فرار از زندگی شوربختانه اش تصمیم می گیرد به ارتش بپیوندد. با شروع جنگ خلیج فارس او به همراه سربازان دیگر بعنوان دفاع از صحرا به عربستان سعودی فرستاده می شود. او به همراه هزاران سرباز دیگر که نه دشمن را می شناسند و نه از دلیل حضور خود در آنجا مطلع هستند در میان صحرا انتظار رویارویی با دشمن را می کشند…
یک دانشجوی دانشکده مهندسی ، اولین ربات در نوع خود را در خاورمیانه اختراع می کند تا انتقام مرگ پدرش را بگیرد و به عدالت دست یابد که این امر باعث تعقیب او توسط مقامات می شود...
یک گروه ، پنج کودک را می دزدند و باج گزافی را طلب می کند ، در حالی که والدین به پلیس مراجعه میکنند، مادربزرگها ماموریتی برای نجات آنها تعیین میکنند...
جک رایان (بن افلاک) تحلیل گر سازمان سیا باید به فکر خنثی کردن برنامه های یک فرقه تروریستی باشد که می خواهند یک بمب اتمی را در یک استادیوم فوتبال منفجر کنند، هدف آنها این هست که روسیه و امریکا وارد یک جنگ تمام عیار اتمی بشوند