کوینتو به خاطر سرقت از بانک متهم می شود و شش سال را در زندان می گذراند. هنگامی که او آزاد می شود، او مردی را که او را به زندان انداخته بود پیدا می کند و برنامه ریزی می کند تا همه چیز را از او بگیرد...
فیلم داستان سه زن است، "دورتا" 40 ساله که دادستان می باشد، "ماگدا" که یک دانش آموز جوان می باشد و "ترزا" که یک جراح برجسته می باشد. آنها در یک چیز به هم شباهت دارند، هر سه معتاد به الکل هستند ..
پنج دوست در یک جشن مجردی دیوانه وار یکی از آنها شرکت می کنند. در همین حال عروس و دوستان زنش با رقصنده های مرد اوقات خوشی را سپری می کنند.این مهمانیها به طور کامل وحشی و خارج از کنترل میشوند...
مک بزرگترین ، بیتحمل ترین و با انگیزهترین برادر در میان سه برادر است ، که علیه تمام نابهنجاری ها تلاش میکند تا پول کافی ، برای معروف ساختن شغل خودشان در محله کویینز در نیویورک را بدست آورد ...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
ویکتور (دانیل اولبریچسکی)، کهنه سرباز جنگ جهانی اول، پس از مرگ یک دوست نزدیک خود را در شهر غمگین و ناراضی می بیند. او برای تجدید قوا تصمیم می گیرد به املاک روستایی عمه و عمویش برود، جایی که تابستان های جوانی را در آنجا می گذراند...
داستان فیلم درباره مرد جوانی است که وارد منطقه می شود. جایی که ترس و درد دل انسان را پر می کند. به محض ورود، او تبدیل به یک استالکر می شود و به سرعت متوجه می شود که منطقه توسط بی تفاوتی و طمع اداره می شود.
داستانی درباره زنان که در زمان حال و در دهه 1950 ورشو اتفاق می افتد. شخصیت اصلی سابینا، زنی ساکت و خجالتی است که به تازگی سی ساله شده است. واضح است که او در زندگی خود فاقد یک مرد است. مادرش همه چیز را میداند و به هر قیمتی تلاش میکند دخترش را کاندیدای خوب برای ازدواج پیدا کند...
پیرمردی با لباس مجلسی و دمپایی در حین تعطیلات توسط خانواده اش در منطقه ای از بزرگراه رها می شود. او بعداً خود را در بیمارستانی میبیند که در آن پرستاری به نام ژژن او را میشکا مینامد...