آلمان 1939. هانس و لنه یک روز قبل از شروع جنگ با یکدیگر ازدواج کردند و هانس به جبهه شرق فرستاده شد. در جریان یک بمب گذاری، دخترشان آنا به دنیا می آید. خانه ویران می شود و لنه و آنا با اقوامشان در برلین نقل مکان می کنند. هانس از جنگ جان سالم به در می برد، اما او همان فرد سال 1939 نیست، و او و لنه برای زندگی دوباره با هم مشکل دارند...
وقتی تصمیم سیاسی مبنی بر مکان استقرار یک کارخانه شیمیایی بزرگ جدید گرفته میشود، استفان بندراژ مسئول آن میشود. این مرد حزب کمونیست صادق باید با جامعه محلی که از ساخت آن مخالف است، روبرو شود...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 7 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
در پس زمینه جنگ جهانی اول، یک زن لهستانی (جادویگا بارانسکا) ازدواج آشفته خود با یک همسر خیانتکار (جرزی بینچیکی) و همچنین پیروزی ها و سختی های زندگی خود را به یاد می آورد...
پس از یافتن کتابی که داستان پدربزرگش را بازگو میکند، یک افسر به اسپانیا سفر میکند و با طیف گستردهای از شخصیتها آشنا میشود که بیشتر آنها داستانی برای گفتن دارند...
داستان عشق ممنوعه مارکوس وینیسیوس، یک رومی ثروتمند، و لیژیا، یک زن مسیحی، در پسزمینه آتشسوزی بزرگ رم توسط نرون روایت میشود. مارکوس که از عشق لیژیا ناامید شده، او را میرباید، اما لیژیا پس از این اتفاق عاشق او میشود. مارکوس که باید برای ملاقات با نرون به دربار برود، از لیژیا جدا میشود و پس از بازگشت، رم را در ویرانی میبیند. او به جستجوی لیژیا در میان خرابهها میرود.
هنگامی که یک تاجر صادق بیشتر و بیشتر در مشکلات مالی قرار می گیرد، تصمیم می گیرد پیشنهادی را قبول کند و برای یک ایالت کار کند، اما این به هیچ وجه از مشکلات او کم نمی کند...
این فیلم، صحنههای کمدی و تراژیک از زندگی افسران پلیس در دپارتمان ترافیک وارشو را به تصویر میکشد. داستان به صورت ژانری مختلط میباشد که شامل موقعیتهای کمدی و سرگرمکننده است و در عین حال رویدادهای تراژیک و ناراحتکنندهای نیز دارد...