این فیلم ماجرای پسرکی به نام "رامونا" و مادرش را دنبال میکند. داستان از جایی شروع میشود که مادر رامونا او را ترک میکند و رامونا برای بازگرداندن مادرش به خانواده تلاش میکند...
داستان فیلم در دهه ی 70 رخ میدهد و درباره ی پسر بچه ای میباشد که از هیچ شروع میکند و میخواهد بر کل شهر کولار حکومت کند، ولی این مسیر بسیار دشوارتر از چیزیست که بنظر میرسد و...
پارتھیبان، صاحب یک کافه در کشمیر، با گروهی از اراذل و اوباش مقابله می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب کرد که ادعا می کرد او زمانی عضو آنها بوده است...
داستان در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در هند انگلیس اتفاق می افتد و داستان یک قانونشکن به نام میلر را روایت میکند که در غارتهای خونین، سرقتها و حملات دست دارد ...
عشق پسر به پدرش عمیق و بیقیدوشرط است، اما پدر به دلیل مشغله کاری، کمتر فرصت دارد با پسرش وقت بگذراند. این موضوع باعث میشود که پسر احساس کند پدرش او را دوست ندارد و این احساس، باعث میشود که بین پدر و پسر اختلاف ایجاد شود...
شخصیت اصلی داستان و دوستانش برای فرار از پلیس، کیسهای پر از پول و جواهر را در یک عمارت متروکهی جنزده پنهان میکنند. هنگامی که او برای برداشتن کیسه بازمیگردد، یک روح او را مجبور به انجام یک بازی مرگ و زندگی میکند تا بتواند با کیسه فرار کند...
هنگامی که نامزد یک جراح زیبایی متأهل به نام راج واردان به طور اتفاقی بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر می میرد، زندگی او دچار تحولی غیرمنتظره می شود. آیا او می تواند رازهای خود را از همسرش مدها واردان مخفی نگه دارد؟
یک جوان بیرحم با ازدواج با یک زن مهربان، تغییر میکند و به شوهری مهربان و فروتن تبدیل میشود. اما وقتی سرنوشت او را با مشکلاتی روبرو میکند، صبرش آزمایش میشود.
پسر نوجوانی در مراسم ترحیم پدربزرگش با دختری آشنا می شود و شرط می بندد که تا پایان مراسم او را به دست بیاورد. پسر با دختر معاشقه می کند و سعی می کند او را مجذوب خود کند...
دختری در خانوادهای سنتی متولد میشود و آرزوی رسیدن به مقام بهترین آشپز هند را در سر میپروراند. او در مسیر رسیدن به رویای خود، با اتفاقات و چالشهایی روبرو میشود و از مرز باورهای متعارف و تعصبات گذشته، پا فراتر میگذارد...
کوندان به شدت عاشق زویا ست ولی این دو یه مشکل بزرگ دارند آن هم دین این دو است. پدر زویا با فهمیدن این موضوع وی را به شهری دیگر ، پیش عمه وی میفرستد. بعد از ۸ سال زویا باز میگردد ولی کوندان را بخاطر نمیاورد و بعدا مشخص میشود که او عاشق فردی دیگر شده. داستان فیلم هم از اینجا به بعد آغاز میشود ...
مردی برای اولین سرقت خود، خانه یک بیوه پیر را انتخاب می کند. این سرقت، باعث می شود که هر دوی آنها به زندگی با دید جدیدی نگاه کنند. آنها با همراهان جدیدی در شهر بمبئی آشنا می شوند و زندگی جدیدی را آغاز می کنند...
مردی بدون نام و هویت، زمانی که شناسنامه دریافت می کند، ناگهان مورد توجه دو گروه متخاصم قرار می گیرد. آیا او از امتیازات خود بهره مند می شود یا از آن به عنوان ابزاری برای تغییر اجتماعی استفاده می کند؟..