یک خانواده دوستداشتنی سریلانکایی که به دنبال شروعی تازه در هند هستند، با عشق و مهربانی مسری خود، محلهای بیروح را به جامعهای پر جنب و جوش تبدیل میکنند.
دانشگاهی، پژوهشگری را که در زمینه پدیدههای فراطبیعی تخصص دارد، به کار میگیرد تا درباره زنجیرهای از مرگهای رازآمیز تحقیق کند. گروهی این مرگها را به نیروهای ماورایی نسبت میدهند.
آرویند از همان بدو تولد، دو فرشته نگهبان داشت که او را همراهی میکردند. اما این آرامش و سعادت چندان دوامی نیاورد. اشتباه یکی از این فرشتگان، سرنوشت آرویند را دگرگون کرد و باعث شد او به طرز غمانگیزی و زودهنگام از دنیا برود.
پارو، زمانی که نقاشی قصهٔ پریانی را که در کودکی از زبان یک غریبه شنیده بود، بر روی دیوارهای شهر ساحلی مشاهده کرد، تصمیم گرفت به جستجوی مرد نقاش، ماارا، بپردازد.
میرا شروع به تماس با بومی، محافظ شخصی خود میکند تا او را فریب دهد و به او بگوید که دوستش دارد. مشکلاتی به وجود میآید زمانی که بومی عاشق او میشود، بدون اینکه بداند او کیست...
یک مهندس نرم افزار برای خدمت به کشور و سرمایه گذاری در رفاه کشور به هند می آید. چند نفر از مقامات و سیاستمداران فاسد سعی می کنند جلوی او را بگیرند در حالی که او تلاش می کند برای فقرا خیری کند...
وارون یک طراح بازی ویدیویی در انگلستان است. او پس از آنکه پدرش وینودهان در پرونده دارایی های غیر قانونی زندانی شده است تا زمان بازگشتش او را به عنوان وزیر موقت ایالت تامیل منصوب می کند. وارون هیچ ایده ای برای ساماندهی تامیل ندارد، به هیمن دلیل در اتاقش مشغول ساخت بازی ویدئویی می شود تا اینکه شورشی وحشتناک در شهر رخ می دهد. او اهمیت این پست را می فهمد و متوجه می شود چقدر حزب مخالف در تامیل مشغول فعالیت اند...