خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد که این دو در مراحل مختلف زندگی هستند اما به نوعی به هم متصل می شوند...
یک زندانبان بازنشسته برای یافتن قاتلان پسرش تعقیب و گریز را شروع می کند. اما راه او را به مکانی آشنا و البته کمی تاریک تر می برد. آیا او می تواند با موفقیت از این وضعیت پیچیده خارج شود؟..
این فیلم در مورد چگونگی فشار سیستم آموزشی و والدین هندی بر روی کودکان برای رقابت در درس خواندن است، که باعث می شود زمانی برای هنر و فرهنگ باقی نماند...
یک دانشمند به خانه برمی گردد تا پروژه رویایی پدرش را به پایان برساند. او با کمک دوستانش و یک انسان شناس ، آزمایشگاهی را در داخل یک بیشه مقدس راه اندازی می کند و شروع به کار روی موضوع خود می کند که منجر به اتفاقات غیرقابل پیش بینی می شود...
گانشن، یک مرد ۶۵ ساله پس از مرگ همسرش، از زندگی خسته شده است. اما خبر بازگشت نوهی هفت سالهاش به هند، به او انگیزهای جدید برای زندگی میدهد. هنگامی که تلاشهای برقراری ارتباط با نوهی عاشق ابرقهرمانها، آدیت، ناموفق مانده، گانشن و دوستان بازنشستهاش به دنبال پوشیدن لباسهای ابرقهرمانان میروند...
این فیلم حول محور 4 دختر جسور است که در گوا برای گذراندن تعطیلات خود در دام قتل یک رقصنده میافتند. اگرچه آنها موفق می شوند جسد او را پنهان کنند، اما پلیس شروع به مظنون شدن به آنها می کند...
جنایتکار خرده پا، ناای سکار، سگ های متعلق به ثروتمندان را می رباید تا باج بگیرد، اما زمانی که سگ یک گانگستر بی رحم را می رباید، مرتکب یک اشتباه بزرگ می شود...
داستان فیلم حول محور مردی مرموز می چرخد که جرم خود را توجیه می کند. به گفته وی، افراد به دو دلیل مرتکب جرم می شوند. برای پنهان کردن خطا یا تضمین آینده ای بی عیب و نقص...
تابال کارتی صاحب یک فروشگاه الکترونیک در شهر زادگاهش آیامپالایام است. یک مرد به نام ساتایکاران در رویای کارتی ظاهر میشود و نام کسی را میگوید که به زودی میمیرد. هر چه ساتایکاران بگوید واقعیت میشود. خواهر کارتی همیشه در پیشنهادات ازدواج با مشکل روبرو شده . سرانجام آنها برای او دامادی پیدا میکنند که او علاقهمند به ازدواج با اوست. اما این بار ساتایکاران در رویای کارتی می گوید که برادرزادهاش میمیرد، کارتی باید برادرزادهاش را نجات دهد. او بعداً متوجه میشود که ...