فیلمی از رابرت اورلاندو ، این کمشناختهترین داستان قرن بیستم است - یک رئیسجمهور و یک پاپ. زوجی بعید که ایمان عمیق را با زیرکی سیاسی و قدرت ستاره ای ترکیب می کنند...
فیلم «فقط دخترها» زندگی سه زن لهستانی را در بستر اجتماعی لهستان که فضایی محافظهکار و رو به رشد ضد دگ.ر.ب.ا.ش.ا.ن. .ج.ن.س.ی دارد، به تصویر میکشد؛ آنها هر روز با بیتحملی مقابله میکنند تا به آرزوی شادی درونی خود برسند.
نخستوزیر جدید جمهوریخواه، پادشاه بریتانیا و خانوادهاش را از پول و داراییهایشان محروم میکند و آنها را مجبور میکند که در یک املاک شورایی مخروبه زندگی کنند...
این فیلم 24 ساعت از زندگی پدر و دختری به نام های "لئو" و "مولی" را دنبال می کند، جایی که "مولی" با چالش های از جمله وضعیت روحی نامناسب پدرش مواجه می شود ...
یک گروه هفت نفره از دوستان تصمیم می گیرند در یک مهمانی شام بازی کنند. با قرار دادن هر یک از تلفن های خود روی میز، آنها موافقت می کنند که محتوای هر پیامی را که دریافت می کنند به اشتراک بگذارند اما ...
نینا وو، دختری با آرزوی بازیگری، برای دنبال کردن این رویا راهی کلانشهر میشود. او در تنهایی و انزوا به سر میبرد و از بیماری و افسردگی رنج میبرد. اما با به دست آوردن نقشی در فیلمی جاسوسی، نور امیدی در زندگی او روشن میشود و نینا تصمیم میگیرد تمام توانش را به کار بازیگری بگذارد.
بخشی از کنسرت، بخشی مستند، این فیلم گروهی را دنبال می کند که به ندرت به عقب نگاه می کند، با این حال برای این پروژه، آنها مجبور بودند تاریخ گروه را تامل کنند - و ساختارشکنی کنند، تا چیزی بسیار جدید خلق کنند.
پس از اینکه شریک تجاری او و نامزدش شرط میبندند که او نمیتواند عشق را پیدا کند، یک کارآفرین نامزد هر کاری را انجام میدهد تا ثابت کند اشتباه میکنند...
یک زن جوان به شهر کوچکش برمیگردد تا پدر خشنش را بکشد اما یک روز قبلش یک نفر او را به قتل رسانده است. هنگامی که در جستجوی جوابهایی برای این اتفاق است، میراثی خانوادگی را کشف میکند که بسیار خطرناکتر از آن چیزی است که تصورش را کرده بود.