این داستان درباره یک کارمند فناوری اطلاعات به نام دنچای است که با همکارانش خوب کنار نمی آید. او عاشق یکی از همکارهایش می شود که فکر می کرد با دیگران به نام نویی متفاوت است، ظاهراً آن شخص با رئیسش قبلاً ازدواج کرده است و...
گروه کوچکی از فیلمسازان دانشجو و یک دختر جوان خجالتی با والدینی سخت گیر به طور همزمان توسط یک مرد مسن اذیت می شوند. آنها از دستور او پیروی می کنند، حتی زمانی که قتل در میان باشد.
مانیکام راننده تاکسیی است که در گذشته خلافکار بوده است. او به پدرش قول داده است که از خلاف دوری کند و زندگی جدیدی را آغاز کند. او برای تحقق این قول، تلاش می کند تا گذشته خود را پنهان کند.
آنه، یک وکیل برجسته، با همسرش پیِره و دو دخترشان زندگی میکند. آن به تدریج درگیر رابطهای پرشور با تئو، پسر پیره از ازدواج قبلیاش میشود، که حرفه و زندگی خانوادگیاش را به خطر میاندازد...
نایل، ویولون سلنواز و مادر مجرد، پس از آنکه اِما روابط حرفهای و شخصی خود را با شریک زندگی سختگیرش ارزیابی مجدد کرد، وارد زندگی او میشود. نایل به اما پویایی جدیدی در خانواده را ارائه میدهد...
یک جنگجوی دلاور جزیرهای، که در جنگ با مهاجمان خارجی مجروح شده است، به یک دنیای زیر آب مرموز سقوط میکند. وقتی هشتپایی که او را نجات میدهد به یک مرد جوان خوشتیپ تبدیل میشود، آنها یک ماجراجویی حماسی آغاز میشود...
جینیا، دختری هفده ساله، در مسیر پرفراز و نشیب و رمزآلود بلوغ، شور و هیجان و آشفتگی را تجربه میکند. ملاقات با آملیا او را با احساسات جدید و شوکهکنندهای روبرو میکند. اما جینیا تنها با درک و پذیرش این عشق، میتواند به هویت واقعی خود دست یابد...
این فیلم داستان زندگی وانگ شیلین، آهنگساز برجسته چینی، را روایت می کند که با وجود تحمل سختی ها و شکنجه های فراوان، همچنان به خلق آثار هنری و کمک به دیگران ادامه می دهد..
دختر سادهای از شهری کوچک برای یافتن لقمهای نان حلال راهی بمبئی پرهیاهو و پر از مخاطره میشود، اما در آنجا با چالشی هولناک روبرو میشود که حتی در خیالپردازیهای دور و درازش هم به آن فکر نکرده بود...
در یک عمارت اربابی قدیمی در شمال پرتغال، آنا به دوستش، امیلیا، که خانهدار مسنی است، کمک میکند. امیلیا مصمم است که به نظافت خانهای که خالی از سکنه است و صاحبانش هرگز به آنجا نمیآیند، ادامه دهد...
اترو، زن 48 ساله مجردی که در روستایی در جورجیا زندگی میکند، عاشق کیک و آزادی است. او خواهان شوهر نیست و این موضوع باعث شایعاتی در روستا شده است. اترو به طور غیر منتظره عاشق مردی میشود و باید بین عشق و استقلال یکی را انتخاب کند.