رونا که در لندن، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده بود، اینک در تلاش است تا زخمهای روحی گذشته را التیام بخشد. او برای یافتن آرامش، به زادگاهش، جزایر اورکنی در اسکاتلند بازمیگردد. طبیعت بکر و زیبایی این جزایر، امیدوارکنندهترین پناهگاه برای او به نظر میرسد.
زوج جوانی به نام های هن و جونیور در یک مزرعه دور افتاده زندگی می کنند. آرامش زندگی آنها وقتی یک غریبه در خانه شان ظاهر می شود و پیشنهاد شگفت انگیز خود را به آنها مطرح می کند ، به هم می ریزد...
داستان این فیلم در لندن دهه ۱۹۵۰ میلادی در جریان است و داستان یک کارآگاه و دستیارش را دنبال میکند که به دنبال حل پرونده قتل یکی از عوامل یک فیلم پر فروش هستند...
هفتادمین مراسم جوایز سینمایی بَفتا (آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا) که هر ساله در انگلستان برگزار می شود و طی آن به بهترین های سینما و تلویزیون از نگاه آکادمی فیلم بریتانیا جوایزی اهدا می شود.
ایلیس ( سیرشا رونان ) دختر جوانی است که برای آینده ای روشن و بهتر به آمریکا مهاجرت می کند. وی پس از اینکه در محله ای ایرلندی نشین ساکن می شود با مشکلات و تجربیات جدیدی مواجه می شود که یکی از آنها یافتن عشق جدید است اما...
داستان «هتل بزرگ بوداپست» بین جنگهای جهانی اول و دوم در آلمان روی میدهد و بر ماجراهای گوستاو اچ (فاینس)، متصدی خدمات جانبی یک هتل اروپایی معروف و زیرو مصطفی (رِوولوری)، یکی از کارگران هتل متمرکز است که قابل اعتمادترین دوست او میشود. داستان حول محور سرقت و پیدا کردن یک تابلو نقاشی ارزشمند متعلق به عصر رنسانس و نبرد برای ثروت بی اندازه یک خانواده میگردد که در پس زمینه وقایع دراماتیک تاریخی روی میدهد...
داستان فیلم در مورد یک دختر آمریکایی هست که به حومه ی شهری در انگلیس فرستاده می شود تا با بستگان خود زندگی کند؛ اما او در شرایطی قرار میگیرد که باید برای نجات جان خود زمانی که دولت نظامی انگلستان به یک دولت بسیار خشن تبدیل شده بجنگد…
داستانی در مورد شجاعت، دوستی و افتخار که یک پسرِ جوان را در راهِ شوالیه شدن تبدیل به یک مردِ واقعی میکند. این انیمیشن کارِ گروهِ گرافیکی “خانه ی کارتونِ بانداراس” میباشد و خودِ آنتونیو باندراس هم از صداپیشگانِ اصلی این انیمیشن هست…
: این فیلم، داستانی خیال پردازانه از سفر سوررئال و خشونت بار دو نوجوان در نیویورک است. در این فیلم، دیزی (سااویرس رونان) همراه با ویولت (الکسیس بلدل) که در کارهای او شریک است، دو جنایتکار هستند که با مجموعه ای از چالش ها روبه رو می شوند و در نهایت یک هدف ناخواسته باعث میشود تا آنها در نقشه خود تغییراتی بدهند و…
داستان میزبان در برهه ای از تاریخ کره زمین می گذرد که در آن بیگانگان علاوه بر اینکه بر زمین قدم گذاشته اند، دخل و تصرفی هم بر آن داشته اند. این بیگانگان ، با به تسخیر در آوردن بدن انسانها و کنترل ذهن آنها ( هنگامی که بدن تسخیر می شود، چشمها روشن می شود و خاطرات هم پاک یا دستخوش تغییر میشود ) ، به نوعی می توان گفت که کنترل زمین را بر دست گرفته اند و تنها عده ای از انسانهای واقعی باقی مانده اند که در حال مبارزه برای بازپس گیری هویتشان هستند...
داستان انیمیشن درباره نوجوانی به نام شو است که از بیماری قلبی رنج می برد و قرار است به زودی تحت عمل جراحی قرار بگیرد. از همین رو برای استراحت و تقویت جسم و روحش به خانه ییلاقی خانوادگیشان آورده میشود. او در همان اولین لحظههای ورودش، یک لحظه با یک آدم کوچولو که دختر ۱۴ سالهای به نام آریئتی است برخورد میکند. اما انسانها نباید آدم کوچولوها را ببینند و…
هانا دختر جوانی است که با پدرش اریک در کلبه ای دور افتاده زندگی میکند.هانا دوساله بوده که یک مامور سیا به نام مریسا وگلر مادرش را میکشد.اریک از همان زمان هانا را با انواع و اقسام هنرهای رزمی از کار با اسله تا نبرد تن به تن آشنا میکند تا روزی انتقام مادرش را بگیرد.وقتی هانا احساس میکند میتواند کارش را انجام دهد میرود تا پا به دنیای واقعی بگذارد و …
بر اساس یک داستان واقعی، زندانیان یک کمپ کار اجباری در اتحاد جماهیر شوروی دست به فرار می زنند و یک سفر خیانت آمیز را آغاز می کنند. آنها هزاران مایل از خاک دشمن را پیاده طی می کنند و ...