Barbara Stanwyck

"لئونا استونسون" بیمار بوده و در تختخواب خود بستری است.یک شب که منتظر بازگشت همسرش با خانه است،بطور اتفاقی گوشی تلفن را برداشته و مکالمه دو مرد که نقشه قتلی را طراحی می کردند می شنود.او به سختی تلاش می کند قربانی را پیدا کرده و از به وقوع پیوستن این جنایت جلوگیری کند...

هنرمندی به نام "جفری کارول" در تعطیلات با "سالی" آشنا می شود.علاقه ای بین آنها شکل می گیرد اما او به "سالی" نمی گوید متاهل است.او که از بیماری روانی رنج می برد به خانه بازگشته و نقاشی عجیب از همسر خود به عنوان فرشته مرگ کشیده و او را بی درنگ مسموم می کند و...

داستان کالیفرنیا از قطار واگنی که مهاجران را به این سرزمین آورد، تا تب طلایی که ثروت و ماجراجویی را به همراه داشت، و شخصیت های شرور و قهرمان که در این راه نقش داشتند را به تصویر می کشد.

زنی بی رحم و خطرناک با دادستان الکلی و دوست دوران کودکی اش که تنها شاهد قتل عمه ثروتمندش به دست او در هفده سال پیش است ازدواج می کند و...

یک مورخ اهل کتاب با دختر زیبا روی جنوبی که به پرورش اسب مشغول است، ازدواج می کند. با این حال دختر همسایه جوان و زیبارو چنین احساسی در مورد او ندارد و هیچ اطلاعی از او درز پیدا نمیکند...

یک دختر بیچاره تصمیم میگیررد که به واشینگتون برود و به برادرش که دارای کاروان است ، بپیوندد

"الیزابت لین" یکی از مشهورترین روزنامه نگاران کشور است. او در ستونش خود را زنی سخت کوش که از فرزندان خود مراقبت می کند و آشپزی بی نظیری دارد معرفی کرده است. اما همه اینها دروغ بوده و در حقیقت او زنی مجرد بوده که حتی نمی تواند یک تخم مرغ درست کند و...

« والتر نف » ( مک موراى ) زخمى وارد دفتر کارش می‏شود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف می‏کند : این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ‏ى آقاى « دیتریکس » رفت و به خانم خانه ، « فیلیس » ( استانویک ) دل باخت ، طورى که قبول کرد در نقشه‏ ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او هم‏دستى کند...

سه داستان ماوراءالطبیعه که به صورت آزادانه به هم مرتبط هستند. در این داستان‌ها، عناصر طنزآمیز و رمانتیک نیز وجود دارد...

شهادت "شوگرپس اوشی" خواننده زیبا ممکن است دوست پسرش "جو لیلاک" را که متهم به قتل است برای همیشه به زندان بفرستند."برترام پاتس" پروفسوری ساده لوح حین تحقیق برای یک مقاله با او آشنا شده و عشقی پرحرارت دنیای آنها را هم گره می زند...

مردی که احیتاج به پول دارد می پذیرد خود را به جای شخصی که وجود خارجی ندارد جا بزند،کسی که برای نشان دادن اعتراض خود دست به خودکشی زده است...

"چارلز پایک" مردی ثروتمند اما ساده لوح پس از یک سال مطالعه بر روی مارها در آمازون،در راه بازگشت و بر روی کشتی با جاعلی با نام "جین هرینگتون" آشنا می شود.آنها عاشق هم می شوند اما سوءتفاهمی موجب جدایی آنها در وضعیتی بدی می شود.برای بازگشت نزد او،"جین" خود را به شکل یک بانوی انگلیسی در می آورد و...

درست قبل از کریسمس لی لندر دزدی که در مغازه گرفتار شده است برای بار سوم او توسط سارجنت محاکمه میشود و...

مرد جوان و فقیر ایتالیایی که نوازنده ماهری است، آرزوی قهرمانی بوکس برای تامین مالی خانواده‌اش را دارد. اما مسیر موفقیت و خوشبختی چیست و چه بهایی باید پرداخت؟...

سال 1870 . یکى از مدیران شرکت راه آهن وسترن یونیون ، « جف باتلر » ( مکرى ) ، به دختر یکى از مهندسان شرکت ، « مالى موناهان » ( استانویک ) ، دل مى‏بندد. در حالى که سیاستمدار نابکارى که منافعى در شرکت رقیب ، راه آهن سنترال پاسیفیک ، دارد با کمک خلافکارى به نام « سید » ( دانلوى ) به قصد خرابکارى وارد عمل مى‏شود.

جوان اصیل زاده ‏اى به نام « استیون دالاس » ( بولز ) پس از ورشکستگى خانواده و خودکشى پدرش ، نامزدى ‏اش را با « هلن ماریسن » ( اونیل ) به هم مى‏زند ، به شهر کوچک نیوانگلند مى‏رود تا زندگى تازه‏اى را شروع کند و خیلى زود با زنى عامى ، « استلا » ( استانویک ) ازدواج مى‏کند.

دکتر كیلدره جوان در اولین فیلم خود به یك خانم سابقه دار كمك می كند تا فرزند خود را پیدا كند...

زن جوانی که در تمام عمرش مورد استثمار جنسی قرار گرفته، تصمیم می‌گیرد تا از مردان بدبخت در یک بانک بزرگ شهر استثمار کند ...

داستان سارقی جذاب به نام نان که به لطف دیو اسلید... که او را دوست دارد، به زندان می رود...

در آغاز جنگ‏هاى داخلى چین، « میگان دیویس » ( استانویک ) از نیوانگلند به شانگهاى مى‏آید تا با نامزدش، مبلغ مذهبى، « دکتر استرایک » ( گوردون ) ازدواج کند. اما خیلى زود دل به « ژنرال ین » ( آستر ) مى‏بازد.