«ايزابل آرچر»(کيدمن)، زن جوان امريکايي، پس از مرگ والدينش براي ملاقات با بستگان به انگلستان مي رود. پس از اين فاجعه او هيچ پولي در بساط ندارد اما ملاحتش مردان شايسته اي را به او جلب مي کند....
ابل مردی فرانسویست که کودکان را دوست دارد و می خواهد از آنها در مقابل افراد بزرگتر محافظت کند.او به عنوان سرباز به جنگ جهانی دوم اعزام شده و به سرعت به اسارت گرفته می شود و ...
«فرانک هاريگن» (ايست وود)، مأمور مخفي کهنه کار آمريکايي، در حال تحقيق در باب تهديد احتمالي به جان رئيس جمهور امريکاست و خيلي زود مردي به نام «بوت» (مالکوويچ) با «هاريگن» تماس مي گيرد و مي گويد که خيال دارد رئيس جمهور را بکشد...
کاليفرنيا، سال 1930. در اوج بحران اقتصادي امريکا، دو کارگر کشاورزي دوره گرد به نام هاي «لني» (مالکوويچ) که مردي است غول پيکر و کند ذهن، و رفيق تيز و حاضر جوابش، «جرج» (سينيسي)، در شهري جديد در يک مزرعه ي دامپروري کاري پيدا مي کنند. اما «کرلي» (سيماسکو)، پسر صاحب مزرعه از همان نگاه اول از آن دو بدش مي آيد و مدام دنبال بهانه مي گردد تا با «لني» دعوا راه بيندازد.
دههٔ ۱۹۲۰، در شهری بینام، تاخت و تاز آزادانهٔ یک قاتل بیرحم وحشتی عمومی برانگیخته و باعث شده مردم از رفت و آمد شبانه منع شوند. یک شب مهآلود ̎کلایتمن̎ ( آلن)، کارمند دون پایه به رغم خواست خودش همراه گروهی از مردم میشود که در پییافتن قاتلاند. همزمان ̎ایرمی̎ (فارو) که در یک سیرک کار میکند، سرخورده از بیوفائی دوستش، دلقک سیرک (مالکوویچ) بارش را میبندد و در خیابانها سرگردان میشود. دکتری (پلیزنس) که ̎کلاینمن̎ با او ملاقات کرده، کشته میشود و همه به ̎کلاینمن̎ مظنون میشوند..
«مارکيز دو مرتوي» (کلوز) و «ويکونت دو و المونت» (مالکوويچ)، اشراف زاده هايي که سابقا دل باخته ي يک ديگر بودند، اينک اوقات شان را صرف نقشه هاي اغواگرانه و تلافي جويانه مي کنند...
یک پسر بچه انگلیسی بنام «جیمز گراهام» (کریستین بیل) که در دوران جنگ جهانی دوم به همراه خانواده اش در شانگ*های زندگی می*کرده، توسط ژاپنی*ها به اسارت گرفته شده است…
کامبوج، سال 1975. با ورود خمرهاي سرخ به پنوم پن، «سيدني شابرگ» (واترستن)، خبرنگار آمريکايي، و ديگر روزنامه نگاران خارجي به يک اردوگاه جنگي منتقل مي شوند و شاهد اعدام عده اي از اسيران هستند. پس از آن که «ديت پران» (نگور)، راهنما و مترجم «سيدني» خمرهاي سرخ را متقاعد مي کند تا روزنامه نگاران را رها کنند، اين عده به سفارت فرانسه پناه مي برند.
داستان سریال این است که چگونه نماد مد کریستین دیور و معاصرانش از جمله کوکو شانل، پیر بالمین و کریستوبال بالنسیاگا در وحشت جنگ جهانی اول حرکت کردند و مد مدرن را راه اندازی کردند.
یک ژنرال چهار ستاره به نام «مارک آرو نیرد» با بازی «استیو کارل» که رؤیای مدیریت «نیروی هوایی» را در سر دارد، با برگزیده شدنش به عنوان رهبر ششمین شاخه از نیروهای مسلح ایالات متحده موسوم به «نیروی فضایی» غافلگیر میشود. مارک که مردی فداکار اما بدبین است، پس از آنکه از سوی کاخ سفید مأموریت پیدا میکند دوباره پای آمریکا را به ماه باز کند، به همراه خانوادهاش در منطقهی دورافتادهای در کلورادو ساکن میشود.
کارآگاه “هرکول پوآرو” باید هویت قاتلی سریالی را آشکار سازد. این قاتل سریالی آسان دم به تله نمیدهد و پوآرو کار سختی در پیش دارد. تنها سرنخی که این قاتل در هر صحنهٔ قتل به قصد از خود برجای میگذارد، کارتی با امضای ABC است. این قاتل پیش از مرتکب شدن به هر قتل، به پوآرو نامه مینویسد…
داستان به 1715 و جزیره ی Bahamian باز میگردد ،اوایل دموکراسی در آمریکا که اونجا دزد دریایی ای شیطانی به اسم Edward Teach با لقب Blackbeard ، بابازی "John Malkovich" که به دزدان ، یاغیان و ملوانان خلافکار حکمرانی میکنه و ...