«ران» (فورلانگ)، جوان بيست و يک ساله را به خاطر خرده فروشي مواد مخدر دستگير و به زندان محکوم مي کنند. «ران» سعي دارد در زندان انگشت نما نشود، ولي خيلي زود مورد توجه عده اي قلدر قرار مي گيرد. پس مي رود و از «ارل» (دافو) که زندان را ملک طلق خود مي داند، کمک مي خواهد. شرح فيلم: بوشمي، بازيگر محبوب برادران کوئن. در اين تجربه ي کارگرداني خود فيلم جمع و جور و قابل قبولي ارائه مي کند که مهم ترين امتياز آن بازي ها است. کارخانه ي حيوان سازي تمام عناصر آشناي ژانر فيلم هاي زندان را دارد.
چهار عضو یک گروه دبیرستانی هر کاری می کنند تا به کنسرت گروه “کیس” در دیترویت برسند.به منظور رسیدن به برنامه آنها باید با دزدی، تقلب و یک مادر ضد راک روبرو شوند…
«دني وينيارد» (فورلانگ)، نوجواني سفيد پوست است که روزي با چند جوان سياه پوست درگير مي شود و موضوع را با «درک» (نورتن)، برادر بزرگ ترش که گرايشات تند نئونازي دارد، در ميان مي گذارد. «درک» بي مهابا سلاحش را بر مي دارد و به سراغ جوانان سياه پوست مي رود، آنان را مي کشد، و به زندان محکوم مي شود. اما در زندان، به دليل بدرفتاري زندانيان سفيد پوست با او، ديدگاهش نسبت به سياه پوستان عوض مي شود...
یک عکاس جوان با استعداد، که از گرفتن عکس از محله طنزآمیز و منحرف بالتیمور و خانواده حواس پرت خود لذت می برد، به دنیای هنرمندان پرمدعا از شهر نیویورک کشیده می شود و شهرت تازه ای پیدا می کند...
داستان در لُس آنجلس رخ میدهد، زمانی که فرانسیس لیسی 6 فرزندش را با خود به سفری سمت شمال میبرد، جایی که آنها میخواهند خانه ای برای خود پیدا کنند که در آرامش و به دور از بدی های زندگی شهرنشینی در آن زندگی کنند...
یک پسر نوجوان و پدرش به زادگاه مادری که اخیراً درگذشته نقل مکان می کنند، در آنجا با قبرستان باستانی بومیان آمریکا با قدرت زنده کردن مردگان روبرو می شوند...
دو روبات با ظاهري انساني از زمان آينده مي آيند، يکي (شوارتسنگر) براي مراقبت از پسر بچه اي به نام «جان کانر» (فورلانگ) ـ که در آينده رهبري مبارزه ي انسان عليه کامپيوتر را به عهده خواهد گرفت ـ و ديگري «نابودگر تي هزار» (پاتريک) که بسيار پيشرفته تر است و مي تواند به هر شکلي دربيايد.
نابودگر سرنوشت تاریک ; این فیلم ششمین سری از فیلمهای نابودگر می باشد. داستان فیلم دنبالهی ترمیناتور روز داوری است و اتفاقات قسمتهای سوم تا پنجم در این مجموعه کاملا نادیده گرفته شده است که…