فیلم داستان یک پسربچه 12 ساله به نام "داتا" می باشد که در یک دنیای خارجی تحت نظر یک حکومت وحشی دیکتاتوری، در حال بزرگ شدن است. زمانی که دولت پدر او را زندانی میکند، به او و خانواده اش لقب خائن میدهند، اما "داتا" و مادرش دست از مقاومت نمیکشند...
بیوه فرزندان خود را برای آخر هفته خانوادگی برای اعلام این خبر دعوت می کند که او در حال ازدواج با زن جوانه 30 ساله ای است رقابت فرزندان برای میراث شروع می شود کدام مهم تر است پول و یا خانواده؟
فیلم داستان زندگی یکی از شورشیان در مستعمرات انگلیس است. او تولا کسی بود که جرات ایستادن در برابر ستمگران انگلیسی داشت و او راهپیمایی صلح آمیزی برای آزادی و برابری به راه انداخت و …
داستان فیلم در مورد یک تیم اکتشاف هلندی می باشد که با کشتی می خواهند راهی شمال آسیا شوند ، اما شرایط آب و هوایی زیاد با آنها میانه ی خوبی ندارد و آنها را به چالش های مختلف می کشد و…
هلند، جنگ جهاني دوم. دختري يهودي به نام «راخل» (وان هوتن) از اردوگاه هاي کار اجباري نازي ها مي گريزد و به نهضت مقاومت مي پيوندند. او موهايش را بور مي کند و خود را مسيحي جا مي زند...
"جیل جانسون" مجبور می شود در خانه ای بزرگ به تنهایی پرستاری کند.ناگهان غریبه ای شروع به تماس گرفتن با او می کند."جیل" سعی می کند با پلیس تماس بگیرد اما وقتی متوجه می شود تماس از داخل خانه گرفته شده است وحشت زده می شود...
کوین بورک، مدیر جوان یک بانک سرمایه گذاری چند ملیتی، در دفتر روتردام کار می کند و به خاطر استعدادش در کار و تسلطش به زبان های خارجی، به تیم امنیت داخلی شرکت منتقل می شود. او توسط آقای فیکز آموزش می بیند تا از کارمندان شرکت در شرایط خطرناک محافظت کند...
شخصیت اصلی داستان، پزشک خوشگذرانی به اسم توماس (با بازی دانیل دی لوییس) است. توماس علاقه زیادی به جنس مخالف دارد و می توان او را به نوعی هوسباز دانست. شخصیت دیگری که با او آشنا می شویم معشوقه توماس نقاشی به نام سابینا است(با بازی لنا اولین) که به نوعی روشنفکر هم هست. توماس به طور تصادفی در شهری کوچک با ترزا (ژولیت بینوش) آشنا می شود و بعد از مدتی زندگی با هم، ازدواج می کنند. باقی داستان به بازگویی زندگی این زوج می پردازد که مجبورند پس از اشغال چک اسلواکی به سوییس پناه ببرند و بعد از مدتی هم بخاطر ناهمگونی های فرهنگی، به کشور اشغال شده شان باز گردند. شخصیت کمرنگ تری هم در فیلم هست: استاد دانشگاهی که عاشق سابینا ست.
از دیرباز، انسان در میان دو دنیای روشنایی و تاریکی زندگی کرده است. این دستنوشته، شرح کار جامعه مخفی ما، با نام "میراث" است. هدف از تشکیل این جامعه، محافظت از انسانهای بیگناه در برابر موجوداتی است که در تاریکی و سایهها پنهان شدهاند.