داستان اقتباس مدرن «شنل قرمزی» دربارهٔ یک فرد مطرود است که به یک نوجوان فراری در بیابان اورگان کمک میکند تا به خانهاش برگردد. این روایت، جستجویی آزاردهنده در مورد آسیبهای روانی (تروما) و یافتن رستگاری است.
سال 2084 سیاره ی مریخ به مهاجرنشین زمینیان تبدیل شده است. «داگلاس کوایید» (شوارتسنگر)، کارگر ساختمانی، همراه همسرش «لوری» (استون)، زندگی مرفهی دارد؛ اما هر شب کابوسی در مورد سفرش به مریخ می بیند…
"اسکات ترنر" تنها سه روز تا انتقال به شهری بزرگتر زمان دارد. اما "آموس رید" به قتل رسیده و او مسئول رسیدگی به پرونده می شود. نزدیکترین شاهد پرونده سگ مقتول "هوچ" است و...
بيست سال پيش در کيپ کاد. «آلن بائر» پسر بچه ي هشت ساله، از قايق به درون آب پرت مي شود و پيش از نجات، يک پري دريايي را مي بيند. زمان حاضر، نيويورک. «آلن» (تام هنکس) که فکر مي کند نمي تواند عاشق شود، دوباره به کيپ کاد برمي گردد و بار ديگر پري دريايي (هانا) او را نجات مي دهد.
مکس دِیولین صاحبخانه مخوف یک محله فقیر نشین در لس آنجلس است. مکس در حالی که برای فرار از مستاجران عصبانی خود می دود، پس از اینکه یکی از آنها می گوید مالک ساختمان است، مکس توسط اتوبوس کشته می شود و به جهنمی که شبیه یک دفتر مرکزی شرکت است فرود می آید. او با بارنی ساتین، مدیر روحها، سرسپردۀ شیطان، ملاقات میکند، که به او میگوید که اگر بتواند سه جوان بیگناه را در ازای جان خود بفروشد، او را آزاد میکند. ..
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...