پنج نوجوان مکزیکی-آمریکایی عاشق گلف، در سال ۱۹۵۵ به دلیل عدم دسترسی به زمین گلف، با خلاقیت و پشتکار، زمین گلف مخصوص خود را در دل بیابان جنوب تگزاس ساختند.
اتفاقات فیلم در زمانی رخ میافتد که انسانها ، اورکها ، الفها و پریها همه در یک مجموعه زندگی میکنند و فیلم به دو پلیس کاملا متفاوت میپردازد. یکی از آنها یک انسان است و دیگری یک اورک میباشد. آنها باید با تمام تفاوتهای شخصیتی خود کنار بیایند و برای محافظت از یک الف جوان با یکدیگر کار کنند و هر اشتباهی در این بین میتواند به نابودی همه چیز منجر شود و…
سه مادر پُرکار که هیچ قردانی از زحماتشان نمی شود برای خلاص شدن از زندگی روزمره، تصمیم می گیرند خودشان را از قید و بندهای زندگی رها کرده و برای شاد بودن آزادی عمل بیشتری را در اختیار خود قرار دهند… ...
فیلم درباره زن جوانی به نام «امی» است که زندگی خوبی دارد. اما در کنار اینها او زنی پرکار و خسته است و روحیه ی خوبی ندارد. به همین دلیل او تصمیم می گیرد برای رهایی از مشغله های روزانه و استرس های کاری با دو تن از همکارانش به شادی و تفریح بپردازند اما نه از آن تفریحات معمولی بلکه شادی بی حد و مرز و …
تیم حمله به بانک با اعضای گروه خود امیر محمد وادریس,جان,جیک,جسی اتیکا با موفقیت می توانند از بانک سرقت کنند و ۲۰ میلون دلار به دست آورند و برای اینده خود برنامه ریزی خود میکنند و در این هنگام عضو تیم سابق ان ها از زندان ازاد میشود و انها برای یک حمله جدید اماده میشوند و…
آنجلا ویدال یک گزارش گر تلویزیونی است که بهمراه فیلمبردارش برای پوشش خبری از فعالیت های یک ایستگاه آتش نشانی در لس آنجلس اعزام می شود . پس از اینکه با ایستگاه تماس گرفته می شود ، آنجلا بهمراه گروه آتش نشانی عازم یک آپارتمان کوچک می شود . زمانیکه آنها به مقصد می رسند...
حومه ی سن فرناندو ولی، لس آنجلس. »کریس« (ویلسن) و »لیزا ماتسن« (واشینگتن) به خانه ای در همسایگی »ایبل ترنر« (جکسن) اسباب کشی می کنند. »ترنر« پلیسی با سابقه است که همسرش از او جدا شده و...
سه دختر جوان آمریکایی به اسامی بت ، وینتی و لورنا که در اروپای شرقی در حال مسافرت و خوش گذارنی هستند با دختر اروپایی زیبا و بلند قدی به اسم الکس آشنا می شوند . دخترها با وسوسه الکس تصمیم می گیرند به مسافرخانه ای در حومه شهر بروند اما این مسافرخانه همان مسافرخانه ای است که قاتلان یک سازمان مخوف زیرزمینی ، مسافران را شکار کرده و بقتل می رسانند...
سياره ي وحشت: گروهي از بازماندگان در يک شهر کوچک با زامبي ها مبارزه مي کنند. ضد مرگ: مردي رواني معروف به «مايک بدل کار» (راسل) دختران زيبا را با اتومبيلش به طرز فجيعي به قتل مي رساند...
«مک لاکلین» (کیج) و «جیمنو» (پنیا) در بین پلیس هایی بودند که پس از حمله به برج های مرکز تجارت جهانی، تلاش کردند مردم را از آن عمارت ها بیرون بکشند. وقتی برج ها فرو ریخت، «مک لاکین» و «جیمنو» هر دو در طبقه پنجم بودند و هر دو جزء آخرین آدم هایی بودند که زنده از لابه لای ویرانه های برج ها بیرون کشیده شدند و ...
سه جهانگرد در جست و جوي هيجان و ماجرا، صحبت شهرکي در اسلواکي را مي شنوند که جمعيت مذکرش به خاطر جنگ داخلي کاهش يافته و تصميم مي گيرند به آن شهرک پرت و ناآشنا بروند...
اودسا شهر کوچکی در تگزاس است که وضعیت خوبی ندارد و از نظر اقتصادی هم در حال مرگ است. تنها چیزی که مردم این شهر را به شوق می آورد پیروزی های تیم فوتبال دبیرستان شهر می باشد...
«جک ماریسن» (فینیکس) آتش نشان جوانی است که در واحد آتش نشانی «نردبان ۴۹» اداره اش به رهبری «کاپیتان مایک کندی» (تراولتا) مشغول به کار است. او در هنگام فرونشاندن آتشی سهمگین، در عمارتی که در آتش می سوزد، گیر می افتد و گذشته اش را مرور می کند و ...
نیکل دختر ۱۷ ساله یک خانواده ثروتمند است، و «کارلوس» پسری فقیر با آرزوهای بزرگ می باشد. سرنوشت این دو را سر راه هم قرار می دهد و طولی نمی کشد که آن ها عاشق هم می شوند...
داستان سریال در مورد موسیقی نشویل می باشد و حول محور ستاره 40 ساله موسیقی “Rayna James” می باشد که در حال افول هست و از محبوبیتش داره کم میشه و برای این که به محبوبیت قبلی خود را بدست بیاورد مجبور است که با “Juliette” یک تور به منظور پشتیبانی از عنوان خود تشکیل دهد تا یک رکورد جدید را بر جای بگذارد و …
کاراگاهی با نام “رایان لوپز” و همکارانش در حال مبارزه با گروههای گانگستریی هستند که در لس آنجلس فعالیت می کنند، اما چیزی که کسی از آن خبر ندارد این است که رایان قبلاً عضو یک گروه تبهکاری بوده و همین باعث می شود پای او را به ماجراهای مختلفی باز شود