کولین مککلود، یک جاودانه، با دوراهی دشوار روبرو است: یا باید با جاودانهای که معشوقهاش را سالها پیش کشته است، روبرو شود، یا باید به کمک بازماندگان شهر نیویورک که در اثر یک بلای طبیعی ویران شده است، بشتابد...
همانطور که جنگ بین بهشت و زمین ادامه دارد، دانیائیل نیمه انسان و نیمه فرشته تنها امید بشر در برابر فرشته شیطانی است که می خواهد همه آنها را نابود کند...
هنگامی که قدرت های خیر و شر دوباره در نبرد بر سر بشریت به زمین فرود می آیند، تنها امید برای بقا، فرزند متولد نشده یک زن بی گناه است. با کمک یک غریبه مرموز، او برای محافظت از فرزندش و نجات بشر مسابقه می دهد...
فرشته ای به زمین می آید تا روحی که می تواند به جنگی بی انتها در بهشت پایان دهد را بدست بیاورد.تنها یک کشیش سابق و دختری کوچک می توانند او را متوقف کنند...
«کانر مک لیود» (لامبر) و خویشاوندش، «دانکن» (پل)، عضو فرقه «نامیرایان» هستند؛ یک فرقه مخفی که اعضای آن فقط با جدا شدن سر از بدنشان می میرند. «کانر» و «دانکن» برخلاف میلشان وارد مسابقه ای می شوند که در آن، «نامیرا» های خوب و بد به مبارزه با هم می پردازند تا ...
«استيون» (راسل) و «برايان مکافري» (بالدوين)، پسران يک آتش نشان شيکاگويي هستند که هنگام انجام وظيفه جانش را از دست داده است. «استيون» معتقد است «برايان» نمي داند که براي ماندن در اين حرفه، چه زحمت ها بايد کشيد و چه جان فشاني ها بايدکرد. «برايان» را به بخشي «بي خطر» انتقال مي دهند و مأمور مي شود به مأمور تحقيق اداره، «دانلد ريمگيل» (دنيرو) که سعي دارد از چند و چون يک سلسله آتش سوزي سر در بياورد، کمک کند...
این فیلم که دنبالهای برای فیلمی موفق در دههی نود میلادی است، داستان یک بازرس و همچنین یک آتشنشان شهر شیکاگو به نام شان را دنبال میکند که باید جلوی فردی خطرناک را بگیرد…