گروهی از دانشجویان به طور تصادفی یک نفرین ایجاد میکنند که باعث میشود هر کسی که با آنها تماس برقرار میکند خود را بکشد و سپس به شیاطین زامبی تبدیل شود...
بورک روانشناس و نویسنده ی کتاب هایی است که به مردم کمک می کند تا بر مشکلات و غم و اندوه های زندگی اشان غلبه کنند و در این کار خود نیز بسیار موفق و مشهور است. او در یکی از سفرهایش که برای انجام مراسم معرفی کتاب و جلسات روانشناسی است...
مایا دولیتل (کایلا پرات) در سفری به هالیوود برای کمک به چیهواهوای افسرده ستارههای مشهور، زمانی که برنامه تلویزیونی خود را به او پیشنهاد میکنند، درگیر زرق و برق و زرق و برق هالیوود میشود. اما با کمک همراه وفادارش لاکی، او میتواند نما را ببیند و به رویاهای خود برای کمک به حیوانات وفادار بماند.
هواپیمای حامل یک تیم فوتبال کالج در هیمالیا سقوط می کند . زنده ماندن از سقوط تنها بخشی از مشکل آنها بود. تلاش برای تبدیل نشدن به غذای هیولایی که در کوهستان کمین کرده است، چالش بزرگ آنهاست ...
جوآن باروز که برای شرکت در مراسم فارغالتحصیلی خواهرزادهاش به شهر محل تولدش بازگشته است، ناگهان با قاتل سریالی مواجه میشود که مدتها پیش گمان میکرد از بین برده است. این قاتل همان فردی است که سالها قبل او را ربوده و آزار داده و بهترین دوست او را به قتل رسانده بود.
وایولا دختری علاقهمند به فوتبال است، اما نمی تواند در تیم فوتبال دختران بطور حرفهای بازی کند. بعد از اینکه برادر دوقلویش «سباستین» برای چند هفته به لندن میرود، او تصمیم می گیرد خودش را بعنوان یک پسر جا بزند و به مدرسه جدید سباستین برود. طولی نمی کشد که او عاشق یکی از هم تیمیهایش بنام «دوک» می شود و خیلی زود می فهمد که تنها کسی نیست که عاشق دوک است.
یک استاد فیلمنامه نویسی ، مجبور است برای زندگی کردن ، یک ایده فیلم نامه را از شاگردش بدزدد . حال که فیلم نامه را دزدیده ، شاگردش به دنبال انتقام آمده است ...
داستان سریال Firefly Lane روایتگر ماجراهای تولی و کیت میباشد. آنها روایط صمیمی و نزدیکی با یکدیگر دارند و در روزهای خوب و بد، همواره در کنار همدیگر میایستند. این روند از نوجوانی و سپس میان سالی ادامه دارد و ....
یک زن جوان بعد از مدت ها به شهر زادگاهش برمیگردد و به محض رسیدن با یک سری قتل های وحشتناک مواجه میشود در حالی که شباهت زیادی بین شیوه این قتل ها و قتل پدر و مادرش وجود دارد که سالها قبل کشته شدند...
داستان گروهی از افراد است که برای جشن عروسی ای به یک جزیره کوچک و سرسبز با کشتی تفریحی قدم می گذارند. با گذشت زمان بعضی از این افراد به صورت وحشیانه ای به قتل می رسند. البته این جزیره در چند سال پیش نبز شاهد قتل عام گروهی انسان بی گناه بوده است و با اینکه ادعا شده بود قاتل پیدا شده و به قتل رسیده ، با گذر داستان به حضور دوباره آن فرد در جزیره و اتفاقات عجیب دیگری مشکوک می شویم…
این سریال الهام گرفته شده از لورن کمبالبرت و همکارش مروان مری که جزء خبرهترین مذاکرهکنندگان با گروگانگیرها و خلافکارها بودهاند میباشند است. آنها در سرتاسر دنیا سفر میکنند تا به شرکتهای چند ملیتی و آژانسهای ملی با مذاکرات فشرده با خلافکارها و رسیدن به راهحل کمک کنند...
“هدف انسانی ” محصول سال ۲۰۱۰ و شبکه “فاکس” می باشد . “کریستوفر چنس” متخصص امور امنیتی، محافظ و کارآگاهی خصوصی می باشد ، که با قرار دادن خود به عنوان سپر انسانی از مشتریان خود در مقابل ترور محافظت می کند. او به طور محسوس یا غیر محسوس مشتریان خود را که قرار است هدف ترور قرار بگیرند دنبال کرده و یا خود را در موقعیت آنها قرار می دهد و در لحظه ترور با زیرکی وارد عمل می شود و فرد یا افراد اجیر شده را از میان برمی دارد. او با دفتری خصوصی که توسط همکارش “وینستن” اداره می شود همکاری می کند، و فردی مرموز و زیرک به نام ” گوررو ” با هنرنمایی” جکی ارل هیلی” نیز برای یافتن افرادی که در پشت پرده این ترور ها قرار دارند به او کمک می نماید. “کریستوفر چنس” با بازی “مارک ولی” مهارت “جک بائر”(۲۴) ، شوخ طبعی “جفری داناوان” (Burn Notice )و خوش تیپی ” جیمز باند ” را یکجا دارد…