یک فرمانده به طرز ناعادلانهای ، توسط سربازانش ، به خاطر مرگ یک افسر محبوب مورد سرزنش قرار میگیرد و باید جلوی افرادش اعاده حیثیت کند ، در حالی که هندیها در حال حمله میباشند ...
جوان مهربانى به نام « الوود پ . داود » ( استوارت )، شبى با يك خرگوش غولپيكر به نام « هاروى » ملاقات مى كند و با او دوست مى شود. از اين پس، « هاروى » همه جا « الوود » را همراهى مى كند...
ستاره سابق مضحک "می" (ادل جرجنز) و دخترش "پگی" (مرلین مونورو) مشغول رقص در گروه کر هستند. وقتی "می" با رقاص برجسته "بابلز" جر و بجث می کند،"بابلز" برنامه را ترک کرده و "پگی" جانشین او می شود. وقتی "پگی" عاشق "رندی" ثروتمند می شود، مادرش تصور می کند اختلاف طبقاتی آنها منتهی به فاجعه خواهد شد...
ریکاردو، پسر یک راهزن مکزیکی، ترجیح می دهد زندگی آرامی در بوستون داشته باشد. اما خانواده ترجیح می دهند که او راه پدرش را دنبال کند و به "The Kissing Bandit" تبدیل شود...
سرباز تهیدست جنگ جهانی دوم، «مونتی بروستر»، هشت میلیون دلار به ارث میبرد. اما او برای دریافت بقیهٔ ارثیه، باید یک میلیون دلار را در کمتر از دو ماه و پیش از تولد سیسالگیاش خرج کند. همین شرط عجیب، او را به یک ولخرجی جنونآمیز و غیرمنطقی میکشاند و باعث میشود همه فکر کنند عقلش را از دست داده است.
لورد فرانسه ، سال 1858."برنادت سوبيرو" ، دختر دهقانزاده اى است كه با اعضاى خانوادهاش در زندان شهر زندگى مىكند. يك روز « برنادت » هنگام جمع كردن هيزم ، « مريم باكره » ( دارنل ) را در غارى مىبيند. « مريم مقدس » از او مىخواهد كه كف غار را بِكند تا به آبِ شفابخش برسد ...
زندگی نمایشی ساموئل لانگورن کلمنس، طنزپرداز افسانه ای، معروف به مارک تواین، از دوران سکاندار قایق در رودخانه می سی سی پی تا زمان مرگش در سال 1910 و اندکی پس از بازگشت از آنجا...
یک سوء تفاهم عمدی باعث جدایی یک زوج میشود. مرد که سابق بر این معلم ورزش بود، با استفاده از یک راهکار قانونی غیرمنتظره، به عنوان دانشآموز معلم سابق خود (که نامزد سابقش است) در مدرسهای دخترانه ثبتنام میکند.
پائولا میمون زن نمای قبراق و سرحالی ست که اطراف آسایشگاه قدیمی و چندش آور پرسه میزند، دکتر فلچر مدیر این آسایشگاه میباشد و پائولا هر چند وقت یک بار برای به دام انداختن طعمه خود به ماهیت واقعیش ( گوریل ) باز میگردد...
« هايدريش »، حامى و نماينده ى رايش در چكسلواكى و فرماندار انتصابى پراك به دست يكى از اعضاى نيروى مقاومت چك، « اسووبودا »، ترور مىشود. حالا نازىها سخت در پى انتقامند و گشتاپو با دستگيرى صدها تن از شهروندان بىگناه، تهديد مىكند كه اگر قاتل تسليم نشود، آنان را يك به يك خواهد كشت...
ماریو و لوسین دوقلوهایی هستند که در بدو تولد از هم جدا شده اند و در دو محیط مختلف بزرگ شده اند. آنها بر سر احساس انتقام مرگ والدینشان که توسط کولونا شیطانی کشته شده اند متحد می شوند ...