این انیمیشن نیز همانند داستان های مشابه در مورد مبارزه دو نیروی خیر و شر است که در این میان موجودات بی گناه نیز در معرض خطر هستند. داستان به این صورت آغاز می شود که فرمانروای کل کهکشان به یکباره روح خود را بیرون از بدن خود می یابد! در درون یک ماسک که دسترسی به آن تقریبا غیر ممکن است. این ماسک در حادثه ای بر روی یک سیاره بسیار دور از مقر فرمانروایی به نام Bara Magna فرود می آید و در ادامه قالب و در واقع بدن جدیدی برای روح فرمانروا تشکیل می شود. اما نه به صورت اولی. بلکه این بار این پیکر بسیار خطرناک و قدرتمند شده است که رعب و وحشت را برای ساکنان سیاره رقم میزند. این حادثه شروع اتفاقات هیجان انگیز و دیدنی در ادامه انیمیشن است.
این انیمیشن برگرفته از بازی Dead Space ساخته شده است و به آغاز این داستان میپردازد سفینه ایشیمورا سنگ های با ارزش را از سیارات کنده و به زمین می آورد در طی یکی از ماموریت ها به سنگ عجیبی برخورد میکنند...
در پادشاهی آتلانتیکا، جایی که موسیقی ممنوع است، کوچکترین دختر پادشاه تریتون، به نام آریل، عشق خود را به یک کلوپ موسیقی زیرزمینی کشف میکند و به یک ماجراجویی جسورانه میپردازد تا موسیقی را به آتلانتیکا بازگرداند.
در سال 1939، پروفسور جوانی بنام Bruttenholm زنی خون آشام را که برای جوان ماندن خود، خون جوان ها را می خورد، نابود می کند. پس از سال ها یک نفر در شمال ایالت نیویورک در تلاش است تا این زن را بازگرداند و پروفسور که اکنون به میانسالی پا نهاده تصمیم می گیرد تا از این کار جلوگیری کند و برای این کار از ماموران برجسته BPRD همچون Hellboy, Liz Sherman و Abe Sapien کمک می گیرد و …
"تاد" و "کوپر" بهترین دوستان هم هستند اما وقتی "کوپر" فرصت ملحق شدن به یکی از گله های محبوب را بدست می آورد، رابطه محکم آنها مورد آزمایش سختی قرار می گیرد...
مراسم ازدواج نیتا با حادثه عجیبی بر اثر سقوط سنگ انجام نمی گیرد. نیتا که پریشان شده نزد جادوگر قبیله می رود تا علت حادثه را دریابد. جادوگر به او می گوید که چون او در کودکی از کینای خرس طلسمی را گرفته است، او نمی تواند با کس دیگری ازدواج کند مگر اینکه ظرف مدت ۳ روز آن طلسم را به اتفاق کینای در بالای آبشار کوکانی بسوزاند و ...
در این داستان انیمیشنی، لامپی با رو، کوچکترین کرهی خاکی، برای ماجراجویی هالووینی در صد هکتار جنگل، همکاری میکند. این داستان درباره دوستی، شجاعت و همکاری است...
صدای خش خش پای لومپی از میان درختان جنگل می آید. پوه، ببری و پیگلت ترسیده اند و به خانه ی خرگوش پناه می برند تا از وی راهنمایی بجویند. روو نیز به آن ها می پیوندد و همه موافقت می کنند که ...
"شیرشاه ۳" یا "شیرشاه یک و نیم" محصول استودیو دیزنیتون و والت دیزنی استرالیا میباشد, این پویانمایی از سری پرطرفدار شیرشاه و در ادامه دو شماره موفق پیشین خود به نامهای «شیرشاه» و «شیرشاه ۲: پادشاهی سیمبا» ساخته شده است, در این شماره یک میرکت به نام "تایمون" و یک گراز به نام"پومبا" داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف میکنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان میشود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان میشوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…
سندباد: افسانه هفت دریا (به انگلیسی: Sinbad: Legend of the Seven Seas) نام پویانمایی محصول کمپانی دریمورکس (به انگلیسی: ) میباشد که به کارگردانی پاتریک گیلمور (به انگلیسی: Patrick Gilmore) و تیم جانسون (به انگلیسی: Tim Johnson) ساخته شده است. سَندباد که به گونه سنباد هم نوشته میشود در فارسی پهلوی به معنای نیروی اندیشه همچنین به معنی بادی است که از سوی رود سند بوزد. ولی جدا از این معنا سندباد بیشتر یک چهره داستانی کهن ایرانی است که از او به همراه لقب سندباد دریایی، سندباد دریانورد یا سندباد بحری نام برده شدهاست. داستان سندباد را از دوره ساسانی میدانند. این داستان در قصههای هزار و یکشب هم گنجانده شده و به میان عربها هم راه یافتهاست و اروپاییان آن را از ایشان گرفتهاند. داستان سندباد امروزه سوژهٔ چندین فیلم سینمایی و پویانمای (از جمله همین پویانمایی سندباد و افسانه هفت دریا) گوناگون در جهان شدهاست. داستان انیمیشن درباره سنباد (ملوان افسانه هفت دریا) است که از سوی خدای اریس، مامور به سرقت بردن کتاب صلح شده است. او باید در این حین به قلمروی خود رفته و دوست دوران کودکیاش ، شاهزاده پروتئوس را نجات دهد.
وقتی "پیگلت" ناپدید می شود، دوستان او با استفاده از دفترچه خاطرات او تلاش می کنند دوستشان را پیدا کنند. در میان راه آنها متوجه می شوند این خوک (پیگلت) چه نقشی در زندگی آنها داشته...
فرانک دارلینگ، پلیس شیکاگو، یک جهشیافتهی سبزپوست عظیمالجثه به نام دراگون را کشف میکند که از فراموشی رنج میبرد. دراگون به امید کشف هویت خود، به پلیس شیکاگو میپیوندد و با جهشیافتههای شیطانی به رهبری ارباب مرموزی مبارزه میکند.
داستان این انیمیشن در مورد فینیاس و ورب می باشد که دو کارآگاه می باشند. آنها تلاش دارند تا با هوش و استعداد خود ناپاکی ها را از شهر دور کنند. دشمن اصلی این دو دکتر هایزن شرور می باشد . هایزن فردی است بسیار باهوش و نابغه ولی استعداد خود را در زمینه تبهکاری استفاده می کنند. دکتر هایزن بدجنس توانسته است با دسترسی به تمام اطلاعات شخصی مردم شهر دانویل این فایلها را بدست آورد و سعی در اخاذی از مردم شهر کند. دو مامور مخفی ما باید از حادثه بزرگ جلوگیری به عمل آورند و تلاش کنند تا با هوش خود جلوی این مرد را گرفته و اعمال شیطانگونه ی وی را بی اثر گذارند.
این مجموعه انیمیشنی چهارمین تجسم از شخصیتهای ترسناک است که بر اساس کمیکهای خانواده مکابر که توسط چارلز آدامز خلق شدهاند، ساخته شده است. این مجموعه برای اولین بار در دهه ۶۰ میلادی به صورت یک سریال تلویزیونی روی آنتن رفت. سپس در دهه ۷۰ به شکل انیمیشن درآمد و ابتدا در یک سریال انیمیشنی مستقل و بعد در فیلمهای جدید اسکوبیدو در همان دوران حضور یافت. خانواده پس از آن در اوایل دهه ۹۰ به پرده سینما رسید و با استقبال خوب مخاطبان روبرو شد که باعث شد دنبالهای با نام (ارزشهای خانوادگی آدامز) نیز ساخته شود. اما قبل از آن، این مجموعه انیمیشنی دوم که شامل گروهی از آدمهای بدجنس و مکابر بود که روشهای عجیب و غریب خود را برای تجربه ماجراجوییهای جذاب داشتند، منتشر شد.
ماجراهای بینظیر یک سگ ترسو که باید بر ترسهای خود غلبه کند تا قهرمانانه از صاحبان کشاورز ناآگاه خود در برابر انواع خطرات، رویدادهای ماوراء الطبیعه و تهدیدهایی که در اطراف سرزمینشان ظاهر میشوند دفاع کند.
میکی به همراه بهترین دوستانش - مینی ، دونالد، دیزی، گوفی و پلوتو - بزرگترین ماجراجویی خود را آغاز می کنند, و در پست و بلندی های یک دنیای وحشی که جادوی غیرممکن دیزنیرا ممکن می سازد، حرکت می کنند.
یک پسر جوان ، که به نظر می رسد یک نابغه است ، در یک شهر کوچک به همراه خانواده و دوستان خود زندگی می کند و اغلب با آنها درگیر ماجراهای دیوانه وار با چیزهایی است که او اختراع می کند می شود …
انیمیشن سیاره شین ، ماجرای شین استواز دوست صمیمی جیمی نوترون می باشد که به آزمایشگاه جیمی می رود ، در آنجا یکموشک مخفی پیدا می کند که توسط جیمی درست شده است ، شین بدون پرسش از جیمی دکمه ای را می زند که باعث می شود شین به فضا پرتاب شود و کل ماجرا از آنجا آغاز می شود . شین در فضا با دوستان فضایی آشنا می شود و مورد توجه امپراتوری فضایی ها قرار می گیرد ...
این سریال ماجراهای “آریل” و دوستانش در سن 14 سالگی را روایت می کند. از اولین دردسر او با “اورسلا” تا مجموعه اشیاء انسانی، این سریال سفر این شاهزاده را تا رشد کامل نشان می دهد. در این سریال همچنین شخصیتهای جدید مانند “اورچین” که دوست “آریل” است معرفی می شوند.