دنیایی تصور کنید که در آن، همه افراد ملزم به انجام یک عمل جراحی هستند تا تمام تفاوتهای ظاهریشان برطرف شود و همه به یک اندازه زیبا به نظر برسند. در چنین جهانی، تنوع و تفاوتهای فیزیکی که انسانها را از یکدیگر متمایز میکند، به کلی از بین خواهد رفت.
داستان "کمپ" دربارهی گروهی از نوجوانهاست که در آخرین سال اردوی تابستانیشان، تجربیات مختلفی رو از دوستی، عشق و خیانت کسب میکنند. این فیلم ترکیبی از صحنههای خندهدار و غمانگیز است .
گرو، لوسی، مارگو، اديث و اگنس عضو جدیدی به نام گرو جونیور را به خانواده خود میپذیرند که قصد دارد پدرش را آزار دهد. گرو با دشمنی جدید به نام ماکسیم لی مال و دوست دخترش والنتینا روبرو میشود و خانواده مجبور به فرار میشوند...
هنگامی که یک شاهزاده خانم با اراده از ازدواج با یک جامعه ستیز بی رحم امتناع می کند، او را ربوده و در یک برج دورافتاده حبس می کنند. خواستگار کینه توز او که قصد دارد تاج و تخت پدرش را بگیرد، شاهزاده خانم باید از خانواده خود محافظت کند و پادشاهی را نجات دهد...
جاناتان به دخترش "کلر" یک جعبه قدیمی موسیقی می دهد با این وعده که هفت آرزوی او را بر آورده میکند ، در ابتدا همه چیز خوب پیش می رود و زندگی "کلر" رو به بهبوری می رود تا زمانی که متوجه میشود با بر آورده شدن هر آرزو نزدیک ترین افراده به او به روش های خشونت آمیز کشته میشوند...
داستان فیلم دربارهی ۳ سالمند است که با حقوق کم بازنشستگی زندگی میکنند و حتی بعضی وقتها مجبور هستند غذای سگ خود را نیز بخاطر مشکلات مالی کم کنند. آنها تصمیم میگیرند که این طور زندگی دیگر فایده ندارد و میخواهند با هم به سرقت یک بانک بپردازند. اما مشکل اینجاست که آنها حتی استفاده از تفنگ را نیز یاد ندارند...
جوناه که یک قمار باز بیکار با بدهی ها سنگین می باشد تصمیم میگیرد دخترش که اختلال بینایی دارد را به یک سفر جاده ببرد تا بتواند قبل از نابینا شدن، شفق شمالی را ببیند...
دو کارگاه موارد ناشناخته و ماورایی به نام “اِد” و “لورین” ، در جدیدترین تحقیقات خودشان به خانه بزرگی می روند تا پرده از اتفاقات غیر طبیعی های رخ داده در آن بردارند. اما بزودی متوجه می شوند که این پرونده ، یکی از متفاوت ترین و عجیب ترین پرونده زندگی آنان است …
دختر جوونی به اسم جسی هست که بعد از اینکه توسط دوست پسرش بهش خیانت میشه میره تو اینترنت می گرده و می خواد به خونه پیدا کنه و اول خیال می کنه قراره با سه تا دختر زندگی کنه اما می بینه که سه نفر پسرن …
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...