یک سازنده اتومبیل بازنشسته می پذیرد به تعطیلاتی اروپایی برود تا همسر خود را راضی کرده.همسرش که سن خود را انکار می کند قصد دارد از این سفر برای آشنا شدن با مردان دیگر استفاده کند...
« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...
دختری ساده لوح که علاقه زیادی به داستان پریان دارد، پس از ترک یتیم خانه ای در بوداپست تصمیم می گیرد به انسانهای فقیر کمک کند اما متوجه می شود این کار زندگی اش را پیچیده تر می کند و...
دو دزد جواهر، « گاستون » ( مارشال ) و « لیلى » ( هاپكينز ) با يكديگر هم دست مىشوند و دارايى « ماريت كولت » ( فرانسيس )، بيوه ى جوان و ثروتمند را بالا بكشند.
شرح فیلم، داستان عشق بین راننده آمبولانس ستوان "هنری" و پرستار "کاترین برکلی" در دوران جنگ جهانی اول است. شرایط در ایتالیا فراهم شده و این دو عاشق یکدیگر می شوند...
یک منشی ساده برای یک وکیل طلاق زن کار می کند که فقط با زنان متاهل قرار می گیرد. برای جلوگیری از پرداختن به تعقیب های زناشویی هر یک از عاشقانه های احتمالی خود، او به او کمک مالی می کند اگر فقط به نام با او ازدواج کند.
پادشاه فرانسه از تولد پسرش خوشحال میشود، اما ملکه دوقلو پسر به دنیا میآورد. کاردینال ریشلیو برای جلوگیری از انقلاب، یکی از پسران را به اسپانیا میفرستد و این امر باعث جدایی کنستانس و دارتانیان میشود.