در یکی از مستعمرات کوچک فرانسه،مردی مست به همراه دوستش دست به یک قتل می زنند.دوستش به اعدام به گیوتین و او به کار اجباری محکوم می شود.او پس از این اتفاق تغییر کرده و تبدیل به مردی خوب و محبوب می شود...
«گره گو آر پونسه لودون» (برلینگ)، آب شناس جوان، منطقه ی روستایی اش «لادومب» را ترک می کند تا پروژه ی پیشنهادی خود در زمینه ی خشک کردن باتلاق های منطقه را تقدیم حضور مقامات درباری کند. اما متقاضی ورود به دربار، در فرایندی که طی می کند باید مواظب باشد چهره ی مسخره ای از خود عرضه نکند – چرا که همین مقوله می تواند به زندگی حرفه ای متقاضی پایان دهد و حتی گاه، به بهای از دست دادن زندگی اش تمام شود…
“آنتونی” دوازده ساله عمیقا عاشق یک آرایشگر خوشگذرن است،تجربه ای که هیچگاه فراموش نمی کند.بعدها در زندگی اش او تلاش می کند این احساس را به همراه “ماتیلد” زنی که ازدواج کرده به دست بیاورد …
پل ناربونی دوران کودکی شاد خود را در الجزایر قبل از ترک کشور در سال 1954 به یاد می آورد. او با خانواده اش قبل از رسیدن به پاریس به مارسی می رسد. پدرش آلبرت که یک خواربارفروش است، باید با این کشور جدید سازگار شود...
هشت گردشگر که در یک تعطیلات با یکدیگر ملاقات کردند، برای یک سفر ماجراجویانه متحد می شوند. با این حال، همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود و گروه خود را در کوه های بلند گم می کنند...
کلئوپاترا با تحریک ، سزار شرط می بندد که می تواند در مدت 3 ماه یک کاخ بزرگ بسازد. به یک معمار 3 ماه فرصت داده می شود. یا خوشبختانه ، Getafix / Panoramix ، Asterix و Obelix برای کمک به اسکندریه می آیند...
داستان گروهی از پلیس ها که به بررسی سه پرونده قتل می پردازند، از جمله قتلی که برای زنان جوان رخ داد، دیوانه ای که جسد صاحبخانه خود را زیر زمین پنهان کرده است، و یک فرد دائم الخمر که دوستش را زنده به گور می کند...