فیلم داستان واقعیِ ظهور و سقوط نابهنگام زنی به نام "مدلین ماری اوهر" است، کسی که در راس فعالان انجمن بیخدایان آمریکا بود. او به مدت 23 سال ریاست این حزب را برعهده داشت و به سرعت نیز تبدیل به منفور ترین زن کشور شد.
پس از مرگ همسرش، مردی در تلاش است تا دوباره با فرزندانش ارتباط برقرار کند. او با چالشهای مختلفی چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفهای برای متحد کردن خانوادهاش مواجه است...
داستان فیلم در مورد مردی است که در آستانه ازدواج یک ایمیل از شخصی ناشناس دریافت می کند که در آن لیست 101 زن است، 28 اسم اول زنانی هستند که او تابحال با آن ها خوابیده است، 29 امین اسلم نامزد اوست و بقیه اسم کسانی است که با آن ها سکس خواهد داشت...
هنگامی که دو محقق دندان یک کوسه عظیم الجثه را در سواحل مکزیک کشف می کنند، بدترین ترس آنها ظاهر می شود: تهدیدآمیزترین جانوری که تاکنون بر آب ها حکومت می کند هنوز زنده است و بی رحمانه از هر چیزی که از مسیرش عبور کند تغذیه می کند...
یک واحد عملیات سیاه به دنبال یک تروریست به خاورمیانه می رود. به آنها خیانت می شود و عامل آنها دستگیر می شود. بعداً رهبر واحد تحقیقاتی را آغاز می کند...
نیویورک، سال ۱۹۲۵. جیب بری به نام «کریس دوبوآ» (وان دام) به سبک «فاگین» آلیور توییست، یتیم خانه ای پر از بچه های دزد را اداره می کند. او که خود نزد یک استاد کیک با کسینگ به نام «خائو» (آلئونگ) بزرگ شده، در یک مسابقه ی افسانه ای شبیه به نبرد گلادیاتورها، که در شهری دور افتاده در تبت میان قهرمانان جهان با سبک های مختلف مبارزه برگزار می شود، شرکت می کند…
در غرب وحشی دهه 1860، یک دسته از مهاجران تصمیم می گیرند که نمی توانند زندگی در وضعیت فعلی خود را تحمل کنند و یک گاوچران گریزل را استخدام می کنند تا آنها را به سفری به شرق به زادگاهشان ببرد...
پس از اخراج از شغل خود در یک فروشگاه لوازم الکترونیکی، بونز (پاولی شور) و جک (اندی دیک) برای نیروهای ذخیره ارتش ایالات متحده ثبت نام می کنند، به این امید که با حداقل مسئولیت کمی پول به دست آورند . اما ...
یک زندانی به نام لوئیس منکینز که بیست و چهار سال قبل و در دوران جوانی متهم به انجام یک قتل شده بود، اکنون خود را در معرض آزادی از زندان میبیند، اما با آیندهای نامعلوم در خارج از آنجا روبروست…
این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...